معرّفی مجاهد شهيد دکتر مرتضی لبّافی نژاد+عکس ناياب شهيد+PDF مطلب مربوطه


به گزارش محمدمهدی اسدزاده-خبرنگار شهرسبز؛ عبدالرسول قنبریان، مسئول ایثارگران سپاه پاسدارانانقلاباسلامی کازرون، در گفتگو با خبرنگار شهرسبز گفت:
شهید حجتالاسلامشیخ عبدالرحیم دانشجو، به عنوان شهید شاخص سال 91 از سوی بسیج حقوقدانان کشور معرفی شده است.
انتشار: هفته نامه شهرسبز شمارخ 211 مورخ 17 بهمن 91- کازرون نما - صادقون- -- شهید دانشجو - 
کازرون نما آمادگی دارد گزارش های حاشیه ای عزاداران و کاربران محترم را از مراسم عزاداری کازرون در روزهای تاسوعا و عاشورا منتشر کند. بر همین اساس اولین گزارش را به همراهان همیشگی خود تقدیم می کند.
انتشار: کازرون نما - رانک دایر - پیج این سایدر -ابتدای محرم سال 1359 رزمندگان کازرون در سوسنگرد سنگر می گرفتند تا کربلای دیگری را در سوسنگرد رقم زنند و آن را به شهر عاشقان شهادت مبدل سازند.
این جا فرمانده جوانی بود که بیش از 22 سال شاید نداشت. نامش علی اکبر.

اکبر پیرویان، فرمانده بسیج کازرون، تنها چند روز پس از آغاز جنگ تحمیلی اولین گروه از بچه های کازرون را که اولین نیروهای مردمی مسلح بودند حرکت داد تا در جبهه های حق علیه باطل به مبارزه برخیزند.
محرم سرد 59 در سوسنگرد سنگر گرفتند و آماده شدند تا نبرد سختی را با یزیدان زمان، صدامیان، داشته باشند.
و روزهای محرم با درگیری های کم و ساده شروع شد.
تا این که ...
انتشار: کازرون نما - تعامل - عسلویه نیوز -خیمه گاه مسافران بهشت - عصرکازرون - هفته نامه شهرسبز شماره247 مورخ 28آبان92 -دانش اموز مسلمان -
دیشب توی هیات نشسته بودم که مداح دوباره شروع کرد به این که وقتی علی اکبر می خواست به میدان برود امام حسین چه کرد و دیگران چه کردند و آخرش این که حسین چون فرزندش به میدان رفت گریه کرد و و گفت آخ که کمرم شکست. و پیش روی دشمن گریه کرد.
نمی دانم ولی هر چه می کنم این را نمی توانم باور کنم. شاید چون دیده ام پیروان حسین چگونه در ماتم فرزندان چون علی اکبرشان نشسته اند و غم بر چهره نیاورند.
انتشار: صادقون -
مرسی به دنبال فرصتی است تا سیاست های اصلاح گرایانه و انقلابی اسلامی خویش را پیاده كند
محمدمهدی اسدزاده، فعال دانشجویی دانشگاه های شیراز با اشاره مسائل اخیر مصر گفت: در مصر با قهرمان سازی سعی داشتند تا رهبر سازی کنند و اخوان المسلمین را یک سالی از سیاست دور نگه داشتند.
وی ادامه داد: با همان قهرمان های روشنفکر ساختگی قصد داشتند تا انقلاب را به انحراف کشانند؛ ولی مردم مصر که پس از پیروزی انقلاب خود توصیه های رهبر معظم انقلاب را مبنی بر پاسداری از انقلاب نادیده گرفته بودند، متوجه اشتباه خود شده دوباره به صحنه آمدند و انقلاب خویش را پس گرفتند.
این فعال دانشجویی گفت: اکنون آن چه مشهود است اینکه مرسی نیز چون الغنوشی در تونس نوعی ترس و واهمه از نزدیکی به ایران و اجرای حکومت اسلامی که در موج دوم خود اخوان المسلمین مروج آن بود، پیدا کرده است و سیاست هایی را انجام می دهد که متهم به بنیاد گرایی نشود.
اسدزاده بیان کرد: عدم تعطیلی سفارت رژیم صهیونیستی علی رغم خواسته ملی مصر ممکن است باعث شود تا توطئه ها علیه انقلاب مصر ادامه داشته باشد و بار دیگر انقلاب مردم مصر را به انحراف بکشاند؛ البته شاید مرسی به دنبال فرصتی است تا سیاست های اصلاح گرایانه و انقلابی اسلامی خویش را پیاده كند. که در طول مدت اخیر هم دیده ایم که چنین کرده است.
متاسفانه آن چه بر روی خبرگزاری رفت در مورد سخنان بنده مطلب زیربود:
مرسی به دنبال فرصتی است تا سیاست های اصلاح گرایانه و انقلابی اسلامی خویش را پیاده كند
محمدمهدی اسدزاده، فعال دانشجویی دانشگاه های شیراز با اشاره مسائل
اخیر مصر گفت: در مصر با قهرمان سازی سعی داشتند تا رهبر سازی کنند و اخوان المسلمین
را یک سالی از سیاست دور نگه داشتند. 
وی ادامه داد: با همان قهرمان های روشنفکر ساختگی قصد داشتند تا انقلاب را به انحراف کشانند؛ ولی مردم مصر با توصیه های ولایت فقیه دوباره به صحنه آمدند.
این فعال دانشجویی گفت: اکنون آن چه مشهود است اینکه مرسی نیز چون الغنوشی در تونس نوعی ترس و واهمه از نزدیکی به ایران و اجرای حکومت اسلامی که در موج دوم بیداری اسلامی (زمان جنگ جهانی دوم و تشکیل اخوان المسلمین در مصر به رهبری حسن البنا و انقلاب مصر ) خود اخوان المسلمین مروج آن بود، پیدا کرده است و سیاست هایی را انجام می دهد که متهم به بنیاد گرایی نشود.
اسدزاده بیان کرد: عدم تعطیلی سفارت رژیم صهیونیستی علی رغم خواسته ملی مصر ممکن است با این همه احتیاط کاری هایی کهرسی انجام می دهد شیرازه کارش را با توطئه های صهیونیستی از هم بپاشد؛ البته که این گونه نیست و مرسی به دنبال فرصتی است تا سیاست های اصلاح گرایانه و انقلابی اسلامی خویش را پیاده كند.
انتشار: سایت کازرون نما - خبرگزاری دانشجو - سایت صادقون - سایت پارسیس پرس - وبلاگ نواندیش(محمدهادی صحرابان) - سایت کازرون نیوز -سایت شیرازنا -سایت خبری تحلیلی بابونه -
در این ایام مبارک چه چیز بهتر از این که یادی کنیم از گذشتگانی که گوی سبقت ربودند و در جنات النعیم پروردگارشان عند ربهم یرزقون شدند.
می خواستم همزمان با سالروز وداع با پیکر دایی شهیدم (شهید محسن پیروان)عکسی از او بگذارم که نشد.
حالا عکسی را از او می گذارم به این امید که او شفاعتمان کند در یوم القیامه.

به گمانم این جا فکه است. کربلای دایی ام. مشهدش. مکان وصالش. آن جا که با خون پاک و معصومش نوشت : استقلال آزادی جمهوری اسلامی. در این عکس شهید عبدالاحد مسرور همرزم دایی هم دیده می شود.نفر اول ایستاده از شمت راست دایی شهیدم محسن پیروان است که در عملیات والفجر مقدماتی در منطقه فکه در سال 1361 مفقودالاثر شد و تیرماه 78 در اوج فتنه کوی دانشگاه پیکر پاکش در کازرون تشیع شد و در گلزار شهدای بهشت زهرای کازرون به خاک سپرده شد.
حیدر رحیم پور ازغدی نویسنده ای منتقد که کمتر کسی است از اهالی علم و ساسیت که نام وی را نشنیده یا نوشتاری از وی را مطالعه نکرده باشد. هرچند که این روزها فرزندش حسن رحیم پور ازغدی آوازه ای بیش از پدر دارد. حیدر رحیم پور از آن دسته طلبه هایی است که لباس روحانیت بر تن نکرد اما زبان روحانی میراث حوزه علمیه خراسان است. وی مدت ها در نزد تفکیکی سترگ مرحوم حاج شیخ مجتبی قزوینی تلمذ نموده و با سایر علمای تفکیکی خراسان معاشرت داشته است.


امروز ظهر خانه یکی از اقوامم بودم.
مرد خانه تلوزیونش را روی بی بی سی گذاشت
داشتم لباس می پوشیدم تا بروم دانشگاه
مجری بی بی سی گفت
نظر شما درباره حضور ایران و رساندن تجهیزات به شیعیان پاکستان چیست؟
چرا ایران دارد تروریست پروری می کند؟

تقریباً 4 سال پیش بود که شبی با یکی از بچه های محلمان بحثمان شد. بحث پیرامون حقانیت اسلام بود و برای اولین بار این حرف را شنیدم که سلمان فارسی خائن بود!
در طول چند ماه اخیر در اینترنت دیدم دقیقاً همان حرفها روی وبلاگ های زیادی می آید.


کسانی که در جریان شناسی سیاسی و فکری به عنوان ملی گرایی پهلوی شناخته می شوند در پی آن برآمده اند تا اصالت اسلام را زیر سئوال ببرند. چیزی که برای اولین بار سید احمد کسروی در سالهای آخر دوران سیاه رضاخانی باب کرد. این که می گویم سید احمد کسروی به این دلیل است که تا قبل از آن کسی به آن شدت و حدت علیه مقدسات و ارزشهای اسلامی سخن نگفته بود. البته در کشور ما ایران ولی در جاهای دیگر این حرکت برمی گردد به قرون قبل.
یکی از دوستان این مطلبو رو وبلاگش گذاشته است به اسم نسیم.
1- انتخابات
2- شعارهای توخالی
3- پریشان و محیط زیست
4- عزل و نصبها
5- تعرفه برق
6- میراث فرهنگی
7- همایشها
8-ورزش
9-امنیت
10-متفرقهاین کنفرانس علمی خارج از همه مسایل (که باید گفت به عنوان اولین حرکت و گام در راه جنبش نرمافزاری در کازرون بسیار عالی بود) مرا بر آن داشت تا این مقال را بنگارم.
در روزهای آغازین انتخابات این همایش برگزار شد تا در هیاهوی انتخاباتی گم شود و اصلاً دیده نشود. شاید اگر برگزار کنندگان این همایش را در زمان پس از انتخابات برگزار مینمودند انعکاس بهتر و بیشتری میتوانست داشته باشد. غیر از این موضوع چند نکته دیگر ضروری مینماید که بیان گردد:
براستی ویژگی مهم این انقلاب چیست؟
آری همان نیم جمله ای که در بالا گفتم. انقلاب اسلامی انقلابی است تکاملی.
یعنی مدام در حالی پیشرفت و تکامل است و هیچ گاه یک انقلابی مسلمان حق توقف ندارد.
یعنی دائم باید بجوشد و حرکت ایجاد کند.
با توجه به آمارهای موجود و جداول تنظیم شده، از میان نمایندگان فارس نماینده سروستان 47 جلسه غیبت، 2261 تاخیر و تنها با 3 نطق پیش از دستور، علی اصغر حسنی نماینده لارستان با 5 جلسه غیبت، 2089 تاخیر، و 3 نطق پیش از دستور، غلامرضا دهقان ناصرآبادی 2 جلسه غیبت، 1480 تاخیر و 4 نطق پیش از دستور، جعفر قادر نماینده شیراز با 6 غیبت، 509 تاخیر و 14 نطق پیش از دستور، محمدحسن دوگانی نماینده فسا با 4 غیبت، 477 تاخیر و 3 نطق پیش از دستور، محمدمهدی افشار نماینده داراب با 12 غیبت، 453 تاخیر و 3 نطق پیش از دستور، سید حسین ذوالانوار با 6 غیبت، 443 تاخیر و بدون هیچ نطق پیش از دستور، محمدرضا رضایی نماینده جهرم با 4 غیبت، 310 تاخیر و 3 نطق پیش از دستور، سید احمدرضا دستغیب نماینده شیراز با 11 غیبت، 251 تاخیر و 4 نطق پیش از دستور، داود محمدجانی نماینده آباده با 4 غیبت، 233 تاخیر و 4 نطق پیش از دستور، سید یونس موسوی نماینده فیروزآباد با 14 غیبت، 188 تاخیر و 3 نطق پیش از دستور، محمد سقایی نماینده استهبان با 5 غیبت، 170 تاخیر و 1 نطق پیش از دستور، عبدالرضا مرادی نماینده نورآباد ممسنی با 2 غیبت، 170 تاخیر و 3 نطق پیش از دستور، سید احمدرضا دستغیب(علی اصغر) نماینده شیراز با 2 غیبت، 167 تاخیر و 5 نطق پیش از دستور، حسن شبانپور نماینده مرودشت با 2 غیبت، 39 تاخیر و 4 نطق پیش از دستور و ابوالقاسم رحمانی بدون هیچ گونه غیبت، 121 تاخیر و 4 نطق پیش از دستور سید عنایت ا... هاشمی با یک غیبت، 47 تاخیر و 4نطق پیش از دستور را در کارنامه خود دارند.
بسم الله
امروز ظهر شبکه استانی فارس فیلم سینمایی را پخش نمود به عنوان « ای ایران».
شاید برای بسیاری از مردم کازرون و علی الخصوص خشت دیدن این فیلم یک خاطره را در اذهان آنان زنده می کرد. خاطره انقلاب در خشت.
روستاییان اطراف دریاچه پریشان مشاهده میکنند که از بستر دریاچه دودهایی متصاعد میشود. و این امر را به مسئولین میرسانند.
این خبر که پریشان خودسوزی آغاز کرده است به سرعت خبرگزاریهای شهرستانی و استانی و کشوری و حتی بینالمللی را به سمت خود میکشاند. با اعلام این خبر از سوی صدا و سیما و سایر خبرگزاریها اطراف پریشان پس مدتها مملو از جمعیت میگردد که آمدهاند تا ببیند چه خبر است.
در همان روزها خبرنگار ما هم به سوی پریشان رفت.
مردمی که آمده بودند تا جسم بیجان پریشان را ببیند. اول گمان کردم حالا چقدر نارحتند. یا آمدهاند تا یک حادثه کم نظیر را از نزدیک ببیند. اما در مدت کمی متوجه شدم که نه آمدهاند تا حلوای پریشان را بخورند و بروند و دریغ از یک فاتحه که نثارش کنند. خانوادههایی که آمده بودند و در کنار پریشانی که خود از درون میسوزد، آتش برپا کردهاند. بگو بخندها براه است. و دریغ از یک نفر که حتی آهی بکشد از این خشکی پریشان.
خیلی طول نکشید که خبری دیگر منتشر شد. آتش سوزی در پریشان این بار عمدی. آری همین خانوادههایی که بر پیکر بی جان پریشان ما هر روز میروند و گاه به پایکوبی میپردازند آتشی را افروختند و وقتی دیدند که آتش بر نیزارهای خشکیده پریشان افتاد و گسترش یافت به سرعت محل را ترک کردند. هرچند به همت نیروهای محیط زیست به سرعت خاموش شد.
این امر باعث شد تا نیروهای آتشنشانی نیز در محل حضوری دائم پیدا کنند.
اما...
اما جای بسی تاسف است.
و سکوت.
عبرتهای 9 دی؛
حماسهای پس از عاشورا
می خواهم این بار از زاویهای دیگر به 9 دی نگاه کنیم. زاویهای که با گذشت 2 سال از این حماسه ملی دینی هرگز دیده نشد.
از دو زاویه و از دو منظر که در واقع قیاسی است برای این حماسه با حماسههای دیگر تاریخ شیعه.
انتشار: هفته نامه شهرسبز دی ماه 90- کازرون نما -
به یاد عموی شهیدم شهید علیرضا اسدزاده که در عملیات کربلای4 ، حین عقب نشینی در اروند گلوله گلویش را شکافت. همان گلویی که روزگاری وقف حسین و کربلا بود. او در دریا، چون مولایش با گلویی پاره پاره لبیک اللهم لبیک را سر داد و به مولایش پیوست.
در گفتگو با دکتر شاهین محمدصادقی؛
حضور دانشآموزان در حماسه سوسنگرد
سال 58 با دعوت شهيد بستانپور كه مسئول انجمن اسلامي مدرسه بود به عضويت اين تشكل در آمدم.
در آن زمان كلاس دوم دبيرستان و در مدرسه سعيد محسن (شاهپور سابق و شهيد بستانپور فعلي) درس ميخواندم.
انجمن در آن زمان مقر قرص و محكمي نداشت و بعداً به ساختماني در فلكه استكان نعلبكي (شهيد چمران فعلي) رفت. در آنجا بود كه عضو شوراي مركزي شهرستان شدم و مسئوليت كميته تشكيلات را در آن تشكل برعهده گرفتم.
عليرغم دستور امام مبني بر تشكيل بسيج در آن زمان هنوز بسيج شكل نگرفته بود و قسمتهايي در سپاه كار آموزش نامنظم و غيرسازمان يافته مردمي را انجام ميداد. اين در حالي بود كه سپاه هم هنوز به آن صورت شكل نگرفته بود.
از جمله كارهايي كه ميكرديم اين بود كه از طرف انجمن تحت نظارت آقاي بخرد در پادگان توپخانه 22 ارتش كازرون آموزشهاي نظامي ميديدیم؛ كه بعداً شاخه نظامي انجمن را تشكيل داديم. در آن زمان سرهنگ قاسمي و سرهنگ حجازي (كه آن زمان سروان بود) كار آموزش نظامي ما را بر عهده داشت. و براي آن كه از سربازها مشخص شويم لباسهايي به ما دادند كه قهوهايي تيره بود. اين لباسها همان لباسهاي سربازي بود كه در خمره رنگرزي آن را رنگ كرده بودند.
انتشار: هفته نامه شهرسبز ویژه نامه همایش سوسنگرد آذر 90 - خیمه گاه مسافران بهشت - کازرون نما - نگاه فارس -شیرازه - غریو -
امشب یکی از دوستان بوشهری تماس گرفت به موبایلم که آقا چرا همش نوشتی کازرونی ها تو سوسنگرد بودن. مگه رزمنده های بقیه شهرها نبودن. الانم وقتی اومدم که اینو بنویسم دیدم هووووووووووووووو چندین نفر از دوستان شهرهای دیگه به صورت خصوصی نظر گذاشتن که آقا پ رزمنده های آذری بوق بودن- پ رزمنده های اصفهان چی- آقا رزمنده های تهرونی که همه جا بودن این جا نبودن و قس علی هذا...
گفتم چه خوب شد اومدم. پس.
خدمت همه دوستان عرض می کنم. شاید در این ایام بنده تنها کسی باشم که در عرصه مجازی شروع کردم نوشتن درباره سوسنگرد.
اما دلیلش چه بود؟
دایی من(حاج حسین پیروان) از رزمندگان کازرونی است. و اولین رزمنده کازرونی است که دست به ارائه خاطرات سوسنگرد و جبهه و جنگ زد.
سال گذشته کانون رزمندگان کازرون را در شیراز تاسیس کرد. سردار دکتر حاج کاظم پدیدار نیز همزمان مسئولیت هیئت رزمندگان اسلام کازرون را بر دوش گرفت.
در سال گذشته تعدادی از رزمندگان کازرون جهت شرکت در همایش سوسنگرد به تبریز رفتند و دیدند که متاسفانه انگار عده ای در سکوت بچه های کازرون دست به سهم خواهی زده اند و با نادیده گرفتن رزمندگان دیگر در سوسنگرد جبهه سوسنگرد را به نام زده اند.
این شد که قد علم کردند تا یاد رزمندگان کازرون را در سوسنگرد گرامی بدارند. با تلاش های اینان تحت همین دو مرکز کانون رزمندگان (که نامش را به موسسه فرهنگی معبر افلاکیان نور تغییر داده اند) و هیئت رزمندگان اسلام کازرون قرار است تا همایش بزرگ فاتحان سوسنگرد در دی ماه امسال در کازرو برگزار گردد.
این شد که من به عنوان یک شهروند کازرونی تصمیم بر آن گرفتم تا در این باره مطلب بنویسم. این مطالب عموما در هفته نامه شهرسبز و گاه در تارنمای کازرون نما منتشر می گردد.
اما در مورد حضور نیروهای کازرون در سوسنگرد نیز در این جا به صورت خلاصه مطلبی ذکر می کنم:
سوسنگرد.
شهر حماسه هایی که فرزندان خمینی حماسهسازانش بودند.
سوسنگرد.
شهری که خون پاک هزاران شهید بر تکه تکه خاکش فرو ریخته است.
سوسنگرد....
شهری که سنگرهای مجاهدان میدان نبرد روزهایی پوشش اصلیش بود.
سوسنگرد...
یاداور خاطره های سرداران بزرگ دفاعی مقدس برای آرامانی مقدستر.
سوسنگرد....
یعنی سردار پرافتخار اسلام
شهیدی از تبار ابوذر،
شهیدی از تبار سلمان،
شهیدی ازتبار عمار،
شهیدی از تبار راست قامتان عرصه تاریخ.
سوسنگرد....
یعنی چمران.
یعنی زخمی بر پای محکمی که پایش قویتر شد برای رفتن به سوی شهادت.
سوسنگرد...
یعنی علی اکبر هایی که مقتدایشان علی اکبر حسین بود.
نوجوانان و جوانانی که پهلوهاشان دریده شد در نبرد حق علیه باطل.
سوسنگرد...
یعنی غلام های امام رضا.
یعنی انانی که از بستان انقلاب سبز خمینی راهی بستان سرخ حسین شدند تا ایستادگی و مقاومت را به دنیا بیاموزند.
سوسنگرد...
یعنی شهری به درازای نخلستان های خشت کازرون تا نخلستان های گرم خوزستان.
سوسنگرد...
یعنی تاسوعایی پر از عباس و اکبر و قاسم
سوسنگرد...
یعنی کربلای فرزندان کازرون
سوسنگرد...
یعنی سوسن های پرپر که رفتند تا بر گرد ضریح شش گوشه امامشان حسین بن علی به طواف عشق برپدازند.
منتشره در هفته نامه شهرسبز شماره 147- 23آبان ماه 1390
می خواهم از 13 بگویم.
13 دهی که در ماه آب نحسیش برآشفت تا آب هایش رنگ قیامی بگیرد که با خون سرخ دانش آموزان رنگین شد و با خروش دانشجویان انقلابی دیگر برای قیام رقم خورد تا دیگر از نحسی به در آید.
به نظر شما همسان کازرون کجاست؟
یا نه بهتر بگویم قل کازرون کجاست؟
اگر کازرون را دو قلو بگیریم آن یک قل دیگرش کجاست؟
شیراز، اصفهان، بوشهر و.....
چند سال پیش اما شهر ما یه خواهر پیدا کرد.
ولی بگذارید بگویم.
حدود 31 سال پیش بود که ارتش بعث عراق به خاک ما حمله کرد. و بسیاری از شهرهای خوزتستان را تصرف کرد.
عده ای از بچه های کازرون، راهی جنوب شدند تا پا به پای سایر رزمندگان به دفاع از میهن خویش بپردازند. همان روز اول سهم آنان دفاع از جاده هویزه سوسنگرد ودفاع از شهر سوسنگرد شد. شهری که در طول 8 سال دفاع مقدس رزمندگان کازرونی در آن مستقر شدند. و سوسنگرد این شهر جنگ زده را چون شهر خویش بازسازی کردند. شهری که می رفت تا روح حیات و زندگی از آن برچیده شود به همت بچه های کازرون زنده ماند. این رزمندگان کازرونی بودند که در طول این سالیان روح حیات را به این شهر برگرداندند و خون را در رگ های مجروح آن به جریان انداختند.
و این شد که سوسنگرد را شهر دوم خود و خانه دوم خود می دانستند. در حالی که خالی از سکنه بود در ان مسکن گرفتند.
شهر را با ایجاد یک نانوایی رونق دیگر دادند و در خانههای بی سقف آن زندگی کردند.
سوسنگرد شده بود شهر بچههای کازرون.
این شهر یاد آور حماسه اولین نبرد بچههای کازرون با دیو سیاه جنگ بود. یادآور حماسهای که در آن عزیزترین عزیزان این دیار سبز جامههای سرخ رنگ بر تن کردند و آن جا اولین کربلای کازرون شد.
محرم 59، یاداور حماسه حماسهسازانی است که تاسوعایی بر دل دشمن زدند و عباس گونه به دیدار پروردگار خویش شتافتند.
اکنون در آستانه برگزاری همایش بزرگ حماسه سازان سوسنگرد، تاسوعاییان کازرون، بر آن شدیم تا به این مناسبت در این مدت باقی مانده از سوسنگرد بگویم و از دلاوری های و حماسه هایی که رزمندگان ما آن را ساختند.
از همه رزمندگان و کسانی که در مورد این حماسه و سوسنگرد و شهدایی که در سوسنگرد موثر بودند یا.... ما را با آنچه دارند مورد تفقد خویش قرار داده و نشریه ما را با گفتارها، نوشتارها، عکسها و .... کمک کنند.
یادشان گرامی و راهشان پررهرو
د رهمان ایام چین وارد رقابت شد. چین با جمعیتی بالغ بر یک میلیارد نفر. او چرخه اقتصادی خود را به جرکت درآورده بود و در حالی که دنیا مشغول سیاست بازی بود از همه سوراخ ها اجناس نامرغوب خود را وارد کشورهای دنیا کرد. او جنگ بزرگ اقتصادی را براه انداخته بودند. جنگی که کسی گمان نمی کرد دنیا را به سمت نابودی بکشاند.
حکومتهایی که همگی دارای چند ویژگی مشترک هستند. همگی با انقلابهای کودتایی یا کودتاهای انقلابی به حکومت رسیدهاند به جز بحرین و اردن. تونس، مصر، لیبی، سوریه، یمن و... اینک همه این کشورهای که روزگاری بپاخواستهاند که انقلابشان را چگونه از دست دادهاند. مثلاً در مصر انقلابی دینی و اسلامی به رهبری رهبران اخوان المسلمین و به خصوص شهید استاد حسن البنا و شهید استاد سید قطب بپاخواستند ولی در روزهای آخر منتهی به پیروزی انقلاب سرهنگ جمال عبدالناصر با یک کودتا وارد صحنه شد و در عرض مدت کوتاهی با از صحنه بیرون راندن نیروهای اسلامگرا خود اعلام جمهوری نمود. در بقیه کشورها نیز اوضاع به همین صورت بود. این انقلابها و جمهوریها در مدت کوتاهی به دیکتاتوری و استبداد منتهی گشت. ویژگی دیگر این انقلابها این بود که در روزهای بعد به صورت اقمار شوروی درآمدند.
امسال سال، سال ششم است که احمدینژاد بر سکوی سازمان ملل متحد در قلب سرزمین کفر میایستد. و هر سال از سال پیش ترس و لرز بر اندام مستکبرین عالم بیشتر نشسته است.
ما خیلی کم کاری کردهایم در معرفی شهیدان شهرمان
من یک جوان. یک جوان از همین مرز و بوم. بیش از ربع قرن از زندگیام میگذرد. همیشه با خود میاندیشیدم شهدا که بودند.
هر سال روزهای ابتدایی سال تحصیلی را در مدارس گرامی میداشتیم به نام و یاد و خاطره دفاع مقدس.
اما در این سالها این همه سخنران میآمد و میرفت و برایمان سخنرانی میکرد. اما هیچ کدامشان از شهدا نگفتند. از شهدایی که هر پنجشنبه عکسشان را بر قابهای رنگ و وارنگ بهشت زهرا و سید محمد میدیدیم.

میخواهیم این بار یادنامه مرد چهل را برایتان شرح دهیم. همان مردی که در دهه چهل، ظهور کرد و همچون شمعی فرا راه هدایت بسیاری قرار گرفت و میسوخت تا مشعل هدایتی باشد برای جوانان و نوجوانان این شهر و دیار و در آخر در آتشی که برفروخت سوخت.
در تاریخ معاصر ایران، در کنار هر روحانی یک غیر روحانی قرار گرفته تا مکملی باشد برای او. مثل طالقانی و بازرگان، شریعتی و مطهری، رجایی و باهنر، امام موسی صدر و شهید چمران و....
و در این شهر و دیار نیز شهید حجهالاسلام دانشجو در کنار مرحوم غلامرضا باقرینژاد معروف به آقا رضا، در زمانی که حتی مجتهدین این شهر در خانه خود خزیده بودند، نام خمینی را بر فراز قلههای اندیشه جوانان و نوجوانان این شهر به پرواز درآوردند.
این دو رادمرد فرهنگی که به حق میتوان آنان را پدران فرهنگی شهرستان لقب داد پایه گذاران انقلاب شدند. انقلابی فرهنگی-اسلامی.
آن چه در پی میآید حاصل مصاحبههایی با آقایان مهندس رجبعلی طاهری، حاج علی صحرابان، حاج ناصر حیدری، حاج علی اسدزاده، حاج مصطفی بخرد و برخی از دوستان و شاگردان مرحوم باقرینژاد است.
لازم گفتن است که خانواده مرحوم باقرینژاد بنابه دلایلی فعلاً از گفتگو در این باب خودداری کردند.
8 شوال سالروز تخريب بقيع
تا به حال نام يوم الهدم را شنيدهايد؟
يوم الهدم يعني روز ويران کردن ...
در هشتم شوال سال 1344 هجري قمري پس از اشغال مکه، وهابيان به سرکردگي عبدالعزيز بن سعود روي به مدينه آوردند و پس از محاصره و جنگ با مدافعان شهر، سرانجام آن را اشغال نموده، مأمورين عثماني را بيرون کردند و به تخريب قبور ائمه بقيع و ديگر قبور هم چنين قبر ابراهيم فرزند پيامبر اکرمصليا... عليه قبور زنان آن حضرت، قبر امالبنين مادر حضرت اباالفضل العباسعليه السلام و قبر عبدا... پدر پيامبر و اسماعيل فرزند امام صادقعليه السلام و بسياري قبور ديگرپرداختند.
دنیا بهم ریخته است.
ایران انقلاب شد. و مردمش از انقلابشان دفاع کردند.

امامشان دار فانی را وداع گفت و یکی از شاگردانش را که خود بزرگ کرده بود بر مسند رهبری قرار گرفت.
با خودم فکر می کنم ۴ روز دیگر روز قدس است. روز اسلام. روز غریبی اسلام که امت اسلام فریادهای فروخفتشان را از حنجره های خشکشان بیرون می دهند.
و غزه چندین روز است که دوباره آماج حملات بی وقفه صهیونیست های غاصب است.
و افغانستان که هنوز زیر پای چپاولگران غربی است. آن ها که ناگهان دلشان سوخت به حال این مردم بدبخت که سالیان است برای استقلالشان سلاح بر دوش دارند. روزی با شوروی روزی با طالبان و حالا...دیگر خسته شده اند. از این همه ناملایمات.
و ایران هنوز هم صداهای نه غزه نه لبنان را می شود شنید.
و عراق مانده در کوفی جماعت بی خیال.
و بحرین ...
روزنامه اصلاح در محرم سال ۱۳۲۷ ه ق/ ۱۹۰۹ م در بمبئی هندوستان در چهار صفحه با خط نسخ و چاپ سنگی منتشر شد و مدیر آن محمدرضا کازرونی بود.
جناب آقای مسعود هوشمندی در وبلاگ خودبه نام جولانگاه اندیشه به آدرس http://andishehkhoban.blogfa.com در مورد مرحوم حاج محمد معنویان نوشته بود. که این جانب از ایشان خواستم تا اطلاعات بیشتری را در مورد مرحوم بنگارد. ایشان نیز مطلب زیر را نگاشت و بر روی همان وبلاگ قرار داد.
از حضورتان ممنونم مرا به دوران كودكي بازگردانبدي مناسبتي هم دارد كه بازنويسي آن دوران شود دوراني پر شور ونشاط بخصوص تصويري كه دروبلاگ شما ديدم فکروخاطرم را مشوش کرد بنظر ميرسد خيلي بلحاظ قدمت از سن حقير بالا ميزند.
نظرتان گرانمايه تان راخواندم ودعوتتان را نيكوتر ...
اينكه يادي كرديد وگاه گداري سري ميزنيد موجب بخود باليدن است .تنها اسدزاده اي كه چون خوابي درخاطرم بجا مانده دوست پدربزرگم بود حال بخاطر نمي آورم كدام اسدزاده ايدآيا نسبتي با آن فرد داريد يا خير هركس وهرجا هستيددر زير سايه حضرت باريتعالي ودركنار جمع خانواده خوش باشيد.
چند هفتهای است که از رحلت یکی از بزرگان بازار و انسانهای متعهد و انقلابی شهرمان، مرحوم حاج محمد معنویان میگذرد. آن چه میخوانید نگاهی کوتاه به زندگانی ایشان است و انشاا... در فرصتی دیگر فعالیتها و مبارزات ایشان را به قلم خواهیم آورد.
 
 
هفته گذشته دکتر محمدحسن طاهری پس از سالها مبارزه چهره در خاک کشید. برآن شدیم تا این شخصیت بزرگ مبارزاتی و انقلابی استان را معرفی نماییم. هر چند کوتاه.
 
 
بگذارید از این جا شروع کنم اردیبهشت 57.
عید 89را با خوشحالی به پایان رساندیم.
*عیدی که در آن به همت و یاری خداوند متعال، و همکاری صمیمانه مردم با نهادهای امنیتی و انتظامی ورق دیگری بود از اعتماد مردم به این نهادها. برچیده شدن طومار بزرگترین شرکت هرمی که قصد داشت در کازرون به یارگیری بپردازد اما با هوشیاری مردم دیار سلمان عوامل آن در سطح کشور شناسایی و دستگیر شدند. در همین ایام با همکاری مردم، زمینهایی را تجارتگران مرگ در آن مرگ را پرورش میدادند با دستان سبزپوشان به آتش کشیده شد.
     
این مصاحبه تحت همین عنوان در ویژه نامه دهه فجر انقلاب اسلامی هفته نامه شهرسبز امسال(۱۳۸۹) به زیور تبع آراسته شد.
انتشار: هفته نامه شهر سبز بهمن 89- عصر کازرون - کازرون نما - غریو -
جناب آقای حج ناصر حیدری از موسسین انجمن امور دینی در کازرون و از دوستان و همسنگران مرحوم آقاغلامرضا باقری نژاد است که در سال های ابتدایی دهه چهل با تشکیل انجمن امور دینی در مسجد حسینی (مسجد امام حسین کازرون واقع در خیابان شریعتی) فعالیت های خود را با مبارزه علیه فعالیت های بهاییان در کازرون آغاز نمود. این انجمن در ابتدا با انجمن حجتیه در سراسر کشور متصل بود ولی به صورت مستقل فعالیت می کرد. به همین دلیل فعالیت سیاسی این انجمن در پیروی از خط امام در همان سال ها را رقم زد. گستره فعالیت های این انجمن برای تبلیغ امور دینی در کل شهرستان وقت کازرون شامل شهرستان های کازرون نورآباد ممسنی و برازجان بود.
حاج ناصر حیدری در طول مبارزات خود علیه رژیم ستم شاهی بارها تحت تعقیب قرار گرفت.
ایشان با پیروزی انقلاب اسلامی در نهادهای انقلابی فعالیت های مثمر ثمری داشت و از جمله کسانی بود که نامش در لیست سیاه منافقین خلق بود.
او با پایان یافتن جنگ تحمیلی از سپاه پاسداران خارج شد و به مغازه داری همچون قبل پرداخت. ایشان در طول مدت پس از انقلاب از جمله معدود کسانی بود که هیچ حقوقی را دریافت نکرد و از پس اندازهای قبلی خود استفاده می برد. اکنون نیز ایشان از جمله کسبه و بازاریان به نام و معتبر و مومن و متعهد می باشد.
انتشار: ویژه نامه دهه فجر هفته نامه شهرسبز بهمن 89- کازرون نما- شهید دانشجو-
بسم الله الرحمن الرحیم
الله غایتنا
الرسول زعیمنا
القرآن دستورنا
الجهاد سبیلنا
الموت فی سبیل الله اسمی امانیا
لااله الا الله
محمدرسول الله
علیها نحیا و علیها نموت
و فی سبیل ها نجاهد
و علیها نلقی الله
الله اکبر
الله اکبر
ولله الحمد

ترجمه: هدف نهایی مان خداوند است
پیامبر زعیم مان است
قرآن دستورمان
جهاد راه ماست
والاترین آرزوی مان مرگ در راه خداست
لا اله الا الله
محمد رسول الله
بر آن زنده ایم و بر آن می میریم
و در راه آن جهاد می کنیم
و بر ملاقات خدا می شتابیم
الله اکبر
الله اکبر
و سپاس و ستایش مخصوص خداست
آن چه که آمد شعار جمعیت اخوان المسلمین مصر است که در کتاب اخوان المسلمین از حسن البناء تا سید قطب نوشته کمال حاج سید جوادی است.
بسمه تعالی
دست نوشته ای از سردار دلاور دوران دفاع مقدس دکتر حاج کاظم پدیدار
در خصوص مطلب "از مذهب علیه مذهب" به چند نکته اشاره می کنم؛ هر چند که نمی دانم آیا صلاح در گفتن هست یا نیست؟
بنده و امثال بنده خوشبختانه و یا بدبختانه کمی از دوران رژیم منحوس پهلوی را درک کردیم. مسئله عزاداری سرور و سالار شهیدان به گذشته های دور برمی گردد که فعلاً قصد ورود به آن را ندارم. در برهه ای از نظام ستم شاهی عزاداری سرور و سالار شهیدان، در قالب هیات که نه، بلکه محله و محلات موجود در کازرون برگزار می شد.
آن چه که ظاهراً در برپایی عزاداری ها مطرح بود عمدتاً به ضرر منافع اعلیحضرت! و حکومت نبود و اکثراً جوانان که قشر عمده و فعال عزاداران بودند نه به سبب به پا داشتن هدف و قیام امام حسین(ع) بلکه بیشتر به سبب رقابت با محله های دیگر، تنور عزاداری را گرم نگه می داشتند.
*جهت تصحیح و تکمیل این نوشتار، از همه کسانی که با مرحوم شهید دانشجو در ارتباط بودهاند و یا خاطراتی از آن شهید بزرگوار دارند برای آمادهسازی ویژهنامه یادواره ایشان ما را یاری نمایند.
با تشکر از آقای ابراهیمبنیادیکه ما را در این نوشتار یاری دادند.
این نوشتار حاصل مصاحبههایی با دوستان شهید دانشجو از جمله آقایان حاج ناصر حیدری، حاج محمد معنویان، حاج علیصحرابان،حاج مصطفی بخرد حاج علی اسدزاده میباشد.
انتشار: هفته نامه شهرسبز شهریور89- سایت خبری تحلیلی کازرون نما - سایت خبری تحلیلی نگاه فارس- کازرون خبر - شیرازه - شهید دانشجو  - شیرازه - کازرون خبر- 
قسمت ششم از نهضت ملی
مصاحبه با مهندس رجبعلی طاهری
مصاحبه کننده: محمد مهدی اسدزاده
انتشار: هفته نامه شهرسبز- سایت خبری تحلیلی کازرون نما- سایت خبری تحلیلی نگاه فارس- سایت ابا شهید(مرحوم دکتر محمدحسن طاهری) -
مصاحبه با مهندس رجبعلی طاهری
مصاحبه با مهندس رجبعلی طاهری
چاپ شده در هفته نامه شهرسبز
قسمت سوم از نهضت ملی در کازرون
مصاحبه با مهندس رجبعلی طاهری
انتشار: هفته نامه شهرسبز اردیبهشت 89- سایت خبری تحلیلی نگاه فارس - سایت خبری تحلیلی کازرون نما -
پیشگفتار:
در قسمت قبل در مورد تاسیس حزب ایران و جرقههای آغازین نهضت ملی مطالبی عنوان شد. در این قسمت سعی داریم تا نهضت ملی نفت ایران را تا آغاز قیام مردمی و سراسری 30 تیر 1330 بررسی کنیم.
انتشار: هفته نامه شهرسبز فروردین 89- سایت خبری تحلیلی کازرون نما - سایت خبری تحلیلی نگاه فارس -سایت خبری تحلیلی خبر پارسی - سایت خبری تحلیلی حافظ نیوز
*نهضت ملی:
همگان در مورد نهضت ملی شدن صنعت نفت ایران در کتب تاریخی بسیار خواندهایم و بسیار نیز از صدا و سیما در این مورد شنیدهایم. اما در مورد این که شهر ما کازرون در آن نهضت چه نقش و جایگاهی داشته است هیچگاه نه شنیدهایم و نه خواندهایم. اینک شاید برای اولینبار باشد که در این مورد چیزی نوشته میشود.
نهضت ملی شدن صنعت نفت داری سه دوره و مرحله است که بایستی به صورت جداگانه مورد بحث قرار گیرد. هر چند باید گفت که همه حوادث پیدرپی بوده و یکی، علت دیگری بوده است همچون همه تاریخ.
دوره اول از اواسط دهه1320است که جرقههای اولیه نهضت شروع میشود، در این دوره، نهضت سیر صعودی خود را طی میکند و در30تیر1331به اوج خود میرسد که با قیام عظیم مردم نهضت پیروز میشود، پیروزیی که میتوانست کامل گردیده و کشور را از زیر یوغ استبداد و استعمار رهایی بخشد. دوره دوم از قیام 30 تیر آغاز میشود و تا28مرداد1332ادامه پیدا میکند. در این دوره نفت ملی میشود و دولت ملی بر اریکه قدرت است، اما از همین زمان اختلافات شروع میشود، تا آن که در28مرداد1332نهضت ساقط میشود. دوره سوم بعد از کودتای28مرداد است که رژیم شاه در پی دستگیری و محاکمه کردن نیروهای نهضت از هر جریانی است، که این نیز3–4سالی به طول میانجامد و همچنین ادامه حرکتهای ملیگرایانه و ناسونالیستی است که در سال41عملاً با نهضت امام خمینی دوره ملیگرایی به تاریخ میپیوندد هر چند بعد از آن ملیگراها در چند برهه وارد عرصه میشوند اما دیگر جانی در بدن ندارند و خیلی زود از صحنه به در میروند. به طور کلی میتوان گفت عمر حرکتهای ملی در ایران با مرگ مصدق تمام شد.
انتشار: هفته نامه شهرسبز- سایت خبری تحلیلی نگاه فارس - سایت خبری تحلیلی کازرون نما -