خدا نزدیک می آید

و حالا مرد آرام است
اما شاید نمی داند
خدا نزدیک می آید

انتشار: شعر نو -

 مرد شب
ادامه نوشته

شهیدی که درنماز به زیارت حرم امام حسین (ع) مشرف شد

دکتر سید جمال عبدالرحیم زاده گفت: یک ماه قبل از آزادی، یعنی در ٢٦ تیر ماه ٦٩، جوانی ٢٠ ساله به نام شهید محمد صابری از اهالی خمینی شهر اصفهان که از هم بندان ما بود، بر اثر فشارهای وارده ایست قلبی نمود و به شهادت رسید.

انتشار: هفته نامه شهرسبز مرداد ماه 93- اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان فارس
تجلیل از آزادگان
محمدمهدی اسدزاده
ادامه نوشته

شاخه اما بگریست

برگ افتاد

زمین لرزه بر آفاق فکند

انتشار: شعرنو -

دیکانک
ادامه نوشته

این آقا را گرفته اند!!!

۱۵ خردادسال ۴۲، در تاریخ معاصر ایران، نه! در تاریخ معاصر امت اسلام، نه! در تاریخ بشریت به عنوان نقطه عطفی به شمار می رود. این روز در واقع آغاز مبارزه علیه صهیونیسم بین الملل است.

انتشار: هفته نامه شهرسبز شماره 273 مورخ 13 خرداد 1393- خبرگزاری تسنیم - سایت خبری تحلیلی عصر کازرون - سایت خبری خبر فارسی - سایت خبری تحلیلی بابونه - سایت خبری تحلیلی نیویدار - سایت خبری تحلیلی کازرون خبر -کازرون نگاه

حاج حسین مختاری

ادامه نوشته

آغاز ثبت نام کلاس های اوقات فراغت

به گزارش خانه فرهنگ شهر خانه زنیان؛ محمدمهدی اسدزاده، سرپرست خانه فرهنگ شهر خانه زنیان گفت: ثبت نام کلاس های اوقات فراغت تابستانی، از روز شنبه مورخ یکم خرداد ماه شروع شده است.

انتشار: اداره کل فرهنگ و ارشاداسلامی استان فارس -

محمدمهدی اسدزاده

 

ادامه نوشته

آموزش حرفه ای رسانه ای برای اصحاب رسانه

معاونت مطبوعاتی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی فارس، اولویت های سال ٩٥ را بر اساس آموزش حرفه ای رسانه ای برای اصحاب رسانه، اعلام داشت.

انتشار: اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان فارس -ایلنا - برنا - کازرون نما -

ادامه نوشته

دانشگاه و انقلاب اسلامی

برای دانلود ویژه نامه دهه فجر دانشگاه شیراز با عنوان دانشگاه و انقلاب اسلامی که به درخواست روابط عمومی این دانشگاه انجام داده بر روی عکس کلیک کنید.

دانشگاه شیراز

انتخاب مسئول گروه قرآنی زنیان

گروه قرآنی خانه فرهنگ نیز به مهندس محمدمهدی اسدزاده رای داد تا یک سال فعالیت های قرآنی این خانه فرهنگ را برعهده داشته باشد. 

انتشار: اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان فارس-

قرآن

ادامه نوشته

یک جامانده کربلای ۴ از اروند گفت

بر اساس نقشه عملیات، قرار بود قایق هایی که خاکریز اول دشمن را فتح می کنند، با نور چراغ قوه به بقیه قایق ها اطلاع دهند تا بقیه هم به سمت این نور حرکت کنند؛ اما غافل از اینکه نقشه عملیات از قبل، لُو رفته بود و عراقی ها که اولین گروه قایق های ما را منهدم کرده بودند، با نمایش نور چراغ قوه، دیگر قایق های ما را به سمت خود می کشاندند و به راحتی آن ها را می زدند.

انتشار: ویژه نامه روز کازرون هفته نامه شهرسبز 4 دی 93- کازرون خبر- کازرون نگاه - خبرگزاری دفاع مقدس-

علی اصغر سیاوش

ادامه نوشته

لارستان میزبان جشنواره مطبوعات فارس می شود

معاون مطبوعاتی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی فارس از برگزاری جشنواره مطبوعات فارس در لارستان فارس خبر داد.

انتشار: اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی فارس -ایسنا -

صابر سهرابی

ادامه نوشته

بسیج مردمی، از خط مقدم جنگ تا پشتیبانی

*در جبهه به این مسئله توجه می کردم که رزمندگان به چه چیزهایی نیاز دارند. با متوجه شدن نیازهای آنها که دیگران به آن توجه نمی کردند، با دوستان خود چاره اندیشی می کردیم...

انتشار: هفته نامه شهرسبز شماره 246 مورخ 3 آذر ماه 1394 - کازرون نما -

 پشتیبانی جنگ در کازرون

 



ادامه نوشته

ثبت اطلاعات در سامانه e-rasaneh.ir الزامی شد

معاون مطبوعاتی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان فارس تاکید کرد: نشریات مکتوب و برخط، به ثبت اطلاعات در سامانه e-rasaneh.ir الزام دارند.

انتشار: پایگاه اطلاع رسانی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان فارس -خط برتر - ایرنا - اخبار ما -

صابر سهرابی

ادامه نوشته

پایان اولین دوره کارگاه مد و لباس در خانه فرهنگ شهر خانه زنیان

اولین دوره کارگاه مد و لباس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان شیراز درخانه فرهنگ خان زنیان پایان یافت.

انتشار: پایگاه اطلاع رسانی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان فارس-

کارگاه مد و لباس خانه فرهنگ شهر خانه زنیان

ادامه نوشته

گزارشي از برگزاري آيين هفته ي خوابگاه ها در دانشگاه شيراز

هفته ی خوابگاه های دانشجویی که هر ساله به طور معمول در اردیبهشت ماه گرامی داشته می شود، امسال از 26 اردیبهشت و هم‏زمان با سالروز بعثت رسول گرامی اسلام (ص) آغاز شد. در طی برگزاری این آیین که تا یکم خرداد ماه ادامه داشت، معاونت دانشجویی دانشگاه شیراز با تشکیل ستاد ویژه ی برگزاری این مراسم، اقدام به برگزاری سلسله برنامه های مختلفی نمود.

انتشار: ویژه نامه خوابگاه های دانشگاه شیراز

سامانه جامع صدور و تمدیدمجوزکانونهای آگهی و تبلیغات راه اندازی شد

مدیرکل فرهنگ و ارشادفارس از راه اندازی سامانه جامع صدور وتمدید مجوز کانون های آگهی و تبلیغات خبرداد.

انتشار: پایگاه اطلاع رسانی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان فارس- روزنامه تماشا مورخ 13مرداد 94- واضح - مطبوعات فارس -



ادامه نوشته

هنر خلاقيت است و خبرنگاري يك هنر است

هنر خلاقيت است و خبرنگاري يك هنر است؛ خبرنگاري كه خلاقيت ندارد، خبرنگار نيست.

روز خبرنگار

انتشار: هفته نامه شهرسبز شماره 330 مورخ 13 مرداد 94-

ادامه نوشته

اشتراک آسان نشریات مکتوب از طریق پایگاه مجازی

معاون مطبوعاتی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی فارس از اشتراک آسان نشریات مکتوب، از طریق پایگاه مجازی وزرات فرهنگ و ارشاد اسلامی خبر داد.

انتشار: پایگاه اطلاع رسانی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان فارس - خبرگزاری ایسنا

ادامه نوشته

بانک اطلاعاتی رسانه­ ها راه اندازی شد

معاون مطبوعاتی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان فارس از راه اندازی بانک اطلاعاتی رسانه­ ها خبرداد.

صابر سهرابیانتشار: پایگاه اطلاع رسانی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان فارس- خبرگزاری پانا - کانون خبر ایران- شارا - مطبوعات فارس - رسانه(پایگاه اطلاع رسانی سازمان بسیج رسانه فارس) -

ادامه نوشته

پژوهشکده تحول و ارتقای علوم انسانی و اجتماعی چه کارکردی دارد؟

یک مبنای منطقی و روشی ساخته می‏شود که بخشی از صحتش به وحی برمی‏گردد؛ یعنی علوم دینی و قرآن و سنت و احادیث و ... بخشی به عقل، یعنی مطالعات فکری و عقلی و فلسفی و بخشی هم به تجربه برمی‏گردد. این سه تا مبنای حرکت فکر می‏شود. در واقع، ترکیبی از این سه تا مبنای حرکت فکری می‏شود.


انتشار: هفته نامه شهرسبز شماره 254 مورخ 24 دی 92- پورتال دانشگاه شیراز - سایت خبری تحلیلی غریو - خبرگزاری دانشجو -عروج -ثامن - مناظره و گفتگو - خبرنامه دانشگاه شیراز - پرتال اطلاع رسانی بسیج اساتید فارس- هر چه بادا باد - کلام فارس -

ادامه نوشته

دفاع تا آخرین رمق

هرجا نگاه می کردی در هر منطقه ای مردم مقاوم ایستاده بودند و دفاع می کردند.

انتشار: هفته نامه شهرسبز شماره 239 مورخ 2 مهر 92 - سایت خبری تحلیلی نگاه فارس - سایت خبری تحلیلی عصرکازرون - سایت کلام فارس -

ادامه نوشته

شرط ازدواج خود را رفتن به جبهه گذاشته بودیم/ شهید گفت ما می‌رویم تا تو چادر از سرت بر نداری

سیده فاطمه موسوی در گفت‌وگو با «خبرگزاری دانشجو»:
شرط ازدواج خود را رفتن به جبهه گذاشته بودیم/ شهید گفت ما می‌رویم تا تو چادر از سرت بر نداری

دکتر اشاره کرد که چادرمو در بیارم راحتتر بتونم مجروح رو جا به جا کنم؛ اما آن مجروح گفت که ما برای این چادر می‌ریم ...

انتشار: هفته نامه شهرسبز شماره 239 مورخ 2مهر92- خبرگزاری دانشجو - سایت خبری تحلیلی نگاه فارس -

ادامه نوشته

سفری با عطاهای فراموش نشدنی(شهید مدنی)

به مناسبت 20 شهریور ماه، سالگرد شهادت شهید محراب آیت الله سید اسدالله مدنی، به سراغ سردار حاج محمود فیروزی از یاران نزدیک شهید مدنی در نورآباد ممسنی رفتیم.

وی خودش را معرفی کرد:من سید اسداله مدنی هستم.آذر شهری.بیرون شهر بودم که ماموران با حکم تبعید به سراغم آمدند و حتی نگذاشتند عبا و عمامه ام را بردارم. یک نفر را فرستادم تا عبا و عمامه ام را بیاورد. ومن الان حتی یک دست لباس اضافه ام هم همراه نیاورده ام.آیا شما خیاطی می شناسید؟

گفتم:بله حاج آقا خودم خیاطم.

انتشار: هفته نامه شهرسبز شماره 237 مورخ 19 شهریور ماه 92- سایت خبری تحلیلی نگاه فارس - سایت کلام فارس - سایت خبری تحلیلی سلمان فارسی -

ادامه نوشته

میزگرد گرانی

روز سه شنبه شب میزگرد با حضور بعضی از فعالان دانشجویی برگزار شد که بنده نیز حضور داشتم.

شمه ای از این میزگرد که در خبرگزاری شبکه خبری دانشجو آمده است در زیر می آید.

اسدزاده، تحریم ها، بی کفایتی برخی مسئولان، حرص مردم و جنگ روانی را ریشه های گرانی های اخیر دانست و گفت: در تولید ملی به طور جدی وارد صحنه نشده ایم و مردم به جای اینکه تولید کننده باشند، به مصرف کننده تبدیل شده اند.

انتشار: نشریه میزگرد - هفته نامه شهرسبز شماره 185 مرداد 91- خبرگزاری دانشجو - سایت خبری تحلیلی صادقون -
ادامه نوشته

حضور دانشآموزان در حماسه سوسنگرد

 

در گفتگو با دکتر شاهین محمدصادقی؛

حضور دانشآموزان در حماسه سوسنگرد

 

سال 58 با دعوت شهيد بستانپور كه مسئول انجمن اسلامي مدرسه بود به عضويت اين تشكل در آمدم.

در آن زمان كلاس دوم دبيرستان و در مدرسه سعيد محسن (شاهپور سابق و شهيد بستانپور فعلي) درس ميخواندم.

انجمن در آن زمان مقر قرص و محكمي نداشت و بعداً به ساختماني در فلكه استكان نعلبكي (شهيد چمران فعلي) رفت. در آنجا بود كه عضو شوراي مركزي شهرستان شدم و مسئوليت كميته تشكيلات را در آن تشكل برعهده گرفتم.

عليرغم دستور امام مبني بر تشكيل بسيج در آن زمان هنوز بسيج شكل نگرفته بود و قسمتهايي در سپاه كار آموزش نامنظم و غيرسازمان يافته مردمي را انجام ميداد. اين در حالي بود كه سپاه هم هنوز به آن صورت شكل نگرفته بود.

از جمله كارهايي كه ميكرديم اين بود كه از طرف انجمن تحت نظارت آقاي بخرد در پادگان توپخانه 22 ارتش كازرون آموزشهاي نظامي ميديدیم؛ كه بعداً شاخه نظامي انجمن را تشكيل داديم. در آن زمان سرهنگ قاسمي و سرهنگ حجازي (كه آن زمان سروان بود) كار آموزش نظامي ما را بر عهده داشت. و براي آن كه از سربازها مشخص شويم لباسهايي به ما دادند كه قهوهايي تيره بود. اين لباسها همان لباسهاي سربازي بود كه در خمره رنگرزي آن را رنگ كرده بودند.

انتشار: هفته نامه شهرسبز ویژه نامه همایش سوسنگرد آذر 90 - خیمه گاه مسافران بهشت - کازرون نما - نگاه فارس -شیرازه - غریو -

ادامه نوشته

ما خیلی کم کاری کردهایم در معرفی شهیدان شهرمان

حجه الاسلام خرسند:

ما خیلی کم کاری کردهایم در معرفی شهیدان شهرمان

 من یک جوان. یک جوان از همین مرز و بوم. بیش از ربع قرن از زندگیام میگذرد. همیشه با خود میاندیشیدم شهدا که بودند.

هر سال روزهای ابتدایی سال تحصیلی را در مدارس گرامی میداشتیم به نام و یاد و خاطره دفاع مقدس.

اما در این سالها این همه سخنران میآمد و میرفت و برایمان سخنرانی میکرد. اما هیچ کدامشان از شهدا نگفتند. از شهدایی که هر پنجشنبه عکسشان را بر قابهای رنگ و وارنگ بهشت زهرا و سید محمد میدیدیم.

ادامه نوشته

مرد عقیده و جهاد عقیده

  شهریور امسال، چهلمین سال درگذشت مردی است که برای مردم شهرستان کازرون و نورآباد ممسنی خیلی عزیز بود. مردی که هرچند جوان بود، ولی به قول بسیاری در طول یک قرن اخیر کسی همچون او در این مناطق به کار فرهنگی نپرداخته است. کسی که با مبارزات فرهنگی-عقیدتیاش توانست کسانی را پرورش دهد که انقلاب را به ثمر نشاندند و کازرون را در زمره پیشروترین شهرها در انقلاب اسلامی قرار دادند.

میخواهیم این بار یادنامه مرد چهل را برایتان شرح دهیم. همان مردی که در دهه چهل، ظهور کرد و همچون شمعی فرا راه هدایت بسیاری قرار گرفت و میسوخت تا مشعل هدایتی باشد برای جوانان و نوجوانان این شهر و دیار و در آخر در آتشی که برفروخت سوخت.

در تاریخ معاصر ایران، در کنار هر روحانی یک غیر روحانی قرار گرفته تا مکملی باشد برای او. مثل طالقانی و بازرگان، شریعتی و مطهری، رجایی و باهنر، امام موسی صدر و شهید چمران و....

و در این شهر و دیار نیز شهید حجهالاسلام دانشجو در کنار مرحوم غلامرضا باقرینژاد معروف به آقا رضا، در زمانی که حتی مجتهدین این شهر در خانه خود خزیده بودند، نام خمینی را بر فراز قلههای اندیشه جوانان و نوجوانان این شهر به پرواز درآوردند.

این دو رادمرد فرهنگی که به حق میتوان آنان را پدران فرهنگی شهرستان لقب داد پایه گذاران انقلاب شدند. انقلابی فرهنگی-اسلامی.

آن چه در پی میآید حاصل مصاحبههایی با آقایان مهندس رجبعلی طاهری، حاج علی صحرابان، حاج ناصر حیدری، حاج علی اسدزاده، حاج مصطفی بخرد و برخی از دوستان و شاگردان مرحوم باقرینژاد است.

لازم گفتن است که خانواده مرحوم باقرینژاد بنابه دلایلی فعلاً از گفتگو در این باب خودداری کردند.

 

ادامه نوشته

شعارهاي انقلاب در كازرون

آن چه در پی می آید گوشه ای از مصاحبه ای است با جناب آقای عباس اثنی عشری از فعالان انقلاب در کوی آهنگران کازرون و مسجد آهنگران (امام خمینی) و مسئول روابط عمومی اداره جهادکشاورزی کازرون که به مناسبت ایام الله دهه فجر امسال (۱۳۸۹) در دفتر هفته نامه شهرسبز انجام شد.

     شعارهاي انقلاب در كازروناین مصاحبه تحت همین عنوان در ویژه نامه دهه فجر انقلاب اسلامی هفته نامه شهرسبز امسال(۱۳۸۹) به زیور تبع آراسته شد.


انتشار: هفته نامه شهر سبز بهمن 89- عصر کازرون - کازرون نما - غریو -

 

ادامه نوشته

گذری بر تاریخ معاصر کازرون-8

 

قسمت ششم از نهضت ملی

مصاحبه با مهندس رجبعلی طاهری

مصاحبه کننده: محمد مهدی اسدزاده

 

انتشار: هفته نامه شهرسبز- سایت خبری تحلیلی کازرون نما- سایت خبری تحلیلی نگاه فارس- سایت ابا شهید(مرحوم دکتر محمدحسن طاهری) -

ادامه نوشته

گذری بر تاریخ معاصر کازرون-7

قسمت پنجم از نهضت ملی در کازرون

مصاحبه با مهندس رجبعلی طاهری

ادامه نوشته

گذری بر تاریخ معاصر کازرون-6

  قسمت چهارم از نهضت ملی در کازرون

مصاحبه با مهندس رجبعلی طاهری

چاپ شده در هفته نامه شهرسبز

ادامه نوشته

گذری بر تاریخ معاصر کازرون- 5

مهندس رجبعلی طاهری 

قسمت سوم از نهضت ملی در کازرون

مصاحبه با مهندس رجبعلی طاهری

 

انتشار: هفته نامه شهرسبز اردیبهشت 89- سایت خبری تحلیلی نگاه فارس - سایت خبری تحلیلی کازرون نما -

ادامه نوشته

گذری بر تاریخ معاصر کازرون - 4

 

پیشگفتار:

در قسمت قبل در مورد تاسیس حزب ایران و جرقههای آغازین نهضت ملی مطالبی عنوان شد. در این قسمت سعی داریم تا نهضت ملی نفت ایران را تا آغاز قیام مردمی و سراسری 30 تیر 1330 بررسی کنیم.


انتشار: هفته نامه شهرسبز فروردین 89- سایت خبری تحلیلی کازرون نما - سایت خبری تحلیلی نگاه فارس -سایت خبری تحلیلی خبر پارسی - سایت خبری تحلیلی حافظ نیوز

ادامه نوشته

گذری بر تاریخ معاصر کازرون -3

*نهضت ملی:

همگان در مورد نهضت ملی شدن صنعت نفت ایران در کتب تاریخی بسیار خواندهایم و بسیار نیز از صدا و سیما در این مورد شنیدهایم. اما در مورد این که شهر ما کازرون در آن نهضت چه نقش و جایگاهی داشته است هیچگاه نه شنیدهایم و نه خواندهایم. اینک شاید برای اولینبار باشد که در این مورد چیزی نوشته میشود.

نهضت ملی شدن صنعت نفت داری سه دوره و مرحله است که بایستی به صورت جداگانه مورد بحث قرار گیرد. هر چند باید گفت که همه حوادث پیدرپی بوده و یکی، علت دیگری بوده است همچون همه تاریخ.

دوره اول از اواسط دهه1320است که جرقههای اولیه نهضت شروع میشود، در این دوره، نهضت سیر صعودی خود را طی میکند و در30تیر1331به اوج خود میرسد که با قیام عظیم مردم نهضت پیروز میشود، پیروزیی که میتوانست کامل گردیده و کشور را از زیر یوغ استبداد و استعمار رهایی بخشد. دوره دوم از قیام 30 تیر آغاز میشود و تا28مرداد1332ادامه پیدا میکند. در این دوره نفت ملی میشود و دولت ملی بر اریکه قدرت است، اما از همین زمان اختلافات شروع میشود، تا آن که در28مرداد1332نهضت ساقط میشود. دوره سوم بعد از کودتای28مرداد است که رژیم شاه در پی دستگیری و محاکمه کردن نیروهای نهضت از هر جریانی است، که این نیز3–4سالی به طول میانجامد و همچنین ادامه حرکتهای ملیگرایانه و ناسونالیستی است که در سال41عملاً با نهضت امام خمینی دوره ملیگرایی به تاریخ میپیوندد هر چند بعد از آن     ملیگراها در چند برهه وارد عرصه میشوند اما دیگر جانی در بدن ندارند و خیلی زود از صحنه به در میروند. به طور کلی میتوان گفت عمر حرکتهای ملی در ایران با مرگ مصدق تمام شد.


انتشار: هفته نامه شهرسبز- سایت خبری تحلیلی نگاه فارس - سایت خبری تحلیلی کازرون نما -

ادامه نوشته

گذری بر تاریخ معاصر کازرون -2 (نهضت ترکان قشقایی)

سنه نهضتی ( نهضت ترکان قشقایی):

در شهریور ماه 1320 رضاخان با آن همه منم منم کردن و قلدر بازی در آوردن و چوب بر سر مردم کوبیدن و ایجاد خفقان ، حکومت 20 ساله اش سقوط کرد. مردم ما در این روز احساس آزادی کردند. سیاسیون، بار دیگر روبه سیاست پیشگی بردند ، فرهنگی کاران به فرهنگ، روحانیت نیز راه تبلیغ اسلام را باز دید و به تبلیغ مشغول شد. اما در این بین ، عده ای نیز یا به تحریک اشغالگران و یا به هوای قدرت و ... سر به طغیان برداشتند و گاه تا مرز جدایی گوشه از ایران عزیزمان به پیش رفتند در حال کلی می توان گفت، گوشه گوشه کشور در این بلبشویی که به وجود آمده بود می سوخت. قحطی و خشکسالی و بدبختی مردم ، عده ای از آنان ار از پای در آورد. اشغالگران به این امر نیز دامن می زدند و مشغول غارت اموال مردم می شدند و طبق آن چه مورخین گفته اند معادل 33 تن فقط از گندم جنوب را غارت کردند.

شهر ما کازرون نیز همچون سایر شهرها و روستاهای کشور در این آتش می سوخت. در ذیل گوشه ای از آن را روایت می کنیم.

این مطلب ، مصاحبه ای است که با مهندس رجبعلی طاهری ( اولین نماینده مردم کازرون در مجلس شورای اسلامی)، صورت گرفته است:


انتشار: هفته نامه شهرسبز-  انجمن جوانان ایل بزرگ قشقایی -  سایت خبری تحلیلی کازرون نما- سایت خبری تحلیلی نگاه فارس- سایت خبری تحلیلی خبر پارسی - سایت خبری تحلیلی حافظ نیوز

ادامه نوشته

گذری بر تاریخ معاصر کازرون1

 کازرون ، دیار ما نیز همچون ایران ، مام وطن، در پی سال­ها گذشت زمان ، فراز و فرودها داشته است که با گذر از هر کدام ، زنگار تاریخ آن را فرا گرفته است و گاه دیگر از آنان یاد هم نمی­شود. یاد نمی­شود تا دیگر غم­هایی که آن­ها بر ما گذاشته­اند ما را مایوس و سرخورده و از راه مانده نکند ، تا شادی­های آنان ما را شیفته و مغرور خود نکند که در این نیز جز ماندن و یاد گذشته خوب کردن چیزی نیست.

با همه این اوصاف که از گذشته­ها می­شود ، اما باید آنان را همواره در مقابل دیدگانمان قرار دهیم تا از آنان درس عبریت بگیریم، که گفته­اند» تاریخ سیر آینده را می­گشاید ، نه خوب و بد جهان را ، پس باید آن را آموخت.«

***

آن چه در پی می­آید گذری است هر چند کوتاه بر مهمترین حوادثی که از ابتدای قرن حاضر بر شهر و دیار سبزمان رفته است و گرد زمان، آن را بر دیدگان ما حجاب افکنده است.

***

 

ادامه نوشته

گفتگو عسگری شهردار کازرون

جناب عسكري؛ ميزان و چگونگي نظارت شخص حضرت عالي بر عمل كرد پرسنل و نيز پروژه‌هاي عمراني چگونه است؟ اين دو بحث است: يكي نظارت اداري روي كاركنان اداري و آن‌چه مربوط به سازمان اداري شهرداري مي‌شود كه خوب است شما بدانيد كه من روز اولي كه آمدم يك جلسه‌اي با تمام كاركنان گرفتم و با آن‌ها صحبت كردم و هر هفته شنبه‌ها صبح مراسم داريم يك هفته در ميان خودم مسائل اداري و جاري را بحث مي‌كنم و يك هفته از وجود علما براي ارشاد و راهنمايي و بيان مسائل اخلاقي و اجتماعي استفاده مي‌كنيم چون فكر مي‌كنم نظارت را بايد از درون ايجاد كرد و وقتي كاركنان ما در اداره‌، خدا را شاهد و ناظر بر اعمالشان بدانند، مسائل راحت‌تر حل مي‌شود. صحبت همين هفته‌ي من اين بود كه در مراسم هفتگي اين آيه را كه مي‌فرمايد:هو معكم اين ما كنتم» را براي همكاران اداري بحث كردم كه اگر خدا را ناظر بر اعمال خودمان ببينيم اين بهترين نوع نظارت است. از طرفي برنامه داده‌ام مثلاً در مورد استعلام‌ها، صدور پروانه‌ برنامه‌ريزي كرده‌ايم كه زمان اين ها را به حداقل زمان ممكن برسانيم. الآن اعلام كرده‌ايم: براي صدور پروانه در صورتي كه مالك مشكلي نداشته باشد در حداكثر يك هفته انجام بگيرد و استعلام‌هايي كه افراد مراجعه مي‌كنند و براي بانك، محضر يا جاهاي مختلف مي‌خواهند تقريباً يك روزه شده است. يعني امروز اگر كسي مراجعه كند، فردا كار كارشناسي آن انجام مي‌شود.و اگر مشكلي نداشته باشد، پاسخ را مي‌گيرد و از شهرداري خداحافظي مي‌كند. نظارت بر كارهاي اجرايي را ما براي هر پروژه يك مهندس ناظر گذاشته ايم از همان مهندسيني كه در يك سال گذشته استخدام كرده‌ايم ولي من خودم حتماً به پروژه‌ها سر مي‌زنم حتي بعضي مواقع روزي 2 بار، اساساً برنامه‌ي بنده اين است كه صبح تا ظهر را براي حضور در اداره گذاشته‌ام تا آن جايي كه ممكن باشد پاسخ‌گوي مردم باشم كه با در بسته مواجه نشوند كه البته اين زمينه‌ي ايجاد درآمد بيشتري براي شهرداري را فراهم مي‌كند، سركشي به پروژه‌هاي عمراني و بازديدهاي فني را گذاشته‌ايم براي بعدازظهرها، جلساتي را كه با كاركنان و مسؤولين قسمت‌ها داريم براي بعدازظهرها و شب‌ها گذاشته‌ام، اين است كه من از جمعه، پنج شنبه و بعدازظهر و شب‌ها گذشته‌ام تا بتوانم بر مجموعه‌ي شهرداري و پروژه‌های عمراني نظارت كنم. در صحبت‌هايتان درباره‌ي مسائل مالي و بودجه‌ي شهرداري صحبت كرديد؛ بودجه‌ي يك سال شهرداري چه ميزان است؟‌آيا كفاف حل مشكلات عمراني، فرهنگي و اداري شهرستان را مي کند؟ در جواب سؤال شما بايد عرض كنم كه اولاً براي اطلاع شما و شهروندان محترم بايد بگويم كه شهرداري‌ها خودكفا هستند. يعني دولت تحت عنوان عمران شهري بودجه‌ي خاصي را لحاظ نمي‌كند و اگر هم لحاظ كند مبلغش خيلي اندك است و قابل به حساب آمدن نيست. شايد آن‌چه كه دولت به عنوان بودجه ی عمرانی به شهرداري كازرون مي‌دهد از 2 درصد بودجه‌ي شهرداري تجاوز نكند، اين يك مطلب و ديگر اين كه، يك بحثي داشتيم تحت عنوان عوارض سوخت و محصولات نفتي كه اين هم متأسفانه در طرح تجمیع عوارض قرار گرفته و عوارض گمركي، سهمي كه به شهرداري‌هايي مثل كازرون تعلق مي‌گيرد در مقايسه با آخرين سالِ قبل از اجرای این طرح خيلي كم است، يعني شهرداري‌هايي مثل كازرون ضرر كرده‌اند كه همين مبلغ هم به موقع وصول نمي‌شود؛ مثلاً امسال در بودجه‌ي ما چيزي حدود 16 درصد كل بودجه را از محل تجمع عوارض نوشته‌ايم كه تا الآن بيش از 8 درصد آن پرداخت نشده است. بعد از اين توضيحات باید عرض كنم كه ما در سال(83) ، 3 ميليارد درآمد داشته‌ايم اما سال (84) ، 3 ميليارد و 15 ميلیون تومان بودجه نوشته‌ايم كه تا امروز بايد حدود 2 ميليارد و پانصد ميليون تومان آن وصول شده باشد ولي متأسفانه تا امروز بيش از يك ميليارد و 700 ميليون تومان آن وصول نشده است؛ ولي امسال همه‌ي شهرداري‌ها حتي شهرهاي بزرگ باكمبود درآمد روبه رو بوده‌اند و اين مسأله كه در كازرون ما كه بيشترين درآمدها را عوارض ساخت و ساز تشكيل مي‌داده ، متأسفانه بيشتر محسوس شده است به طوري كه ما تا به امروز حداقل حدود 700 الی900 ميليون تومان از برنامه هاي پيش بيني شده ی خودمان عقب هستيم و حالا اگر كل 3 ميليارد تومان هم وصول ‌شود باز هم اين بودجه براي يك سال كفاف مشكلات و نيازمندي‌هاي شهر را نمي‌دهد. ببينيد سرانه‌ي يك شهروند تهراني – در مسائل شهرداري – حدود 135 هزار تومان است در صورتي كه سرانه‌ي يك شهروند كازروني اگر 3 ميليارد بودجه‌ي ما محقق بشود، حدود 30 هزار تومان مي‌شود، يعني تقريباً چيزي حدود يك پنجم شهروند تهراني. معلوم است با توجه به عقب ماندگي‌هايي كه شهر ما دارد بودجه‌‌ي شهرداري كازرون يا درآمد شهرداري كازرون كفاف نيازمندي‌هاي شهر را نمي‌کند. باز هم خوب است بدانيد از اين 3 ميليارد، چيزي حدود يك ميليارد و 200 ميليون تومان آن هزينه‌هاي جاري شامل حقوق و ... شهرداري است و سالي مثل امسال كه ما كسري بودجه داريم، همه‌ي اين كسري متوجه مسائل عمراني مي‌شود. يعني ما تا پايان سال اگر به درآمد 2 ميليارد و پانصد ميليوني برسيم كه بعيد مي‌دانم، اين 500 ميليون كسري بودجه از مسائل عمراني كسر مي‌شود؛ بنابراين با اين پول، شهرداري متأسفانه نمي‌تواند خدماتي كه شايسته‌ي شهروندان است ارائه نمايد. يعني با اين وضع خيلي از مسائل و مشكلات عمراني شهرستان حل نخواهد شد؟ بله، من يك مثال مي‌زنم براي اين كه شما و شهروندان محترم موضوع را بهتر درك كنيد. ما امسال چيزي حدود 700 ميليون تومان گذاشته‌ايم براي آسفالت، اين بودجه را تقسيم كرده‌ايم و مشخص نموده‌ايم چه ميزان سهم خيابان‌ها و چه ميزان سهم كوچه‌هاست. چقدر براي زير سازي و چه ميزان براي روكش بايد هزينه شود. تا آن‌جايي كه من حضور ذهن دارم چون اعداد و ارقام را آماده نكرده‌ام كه ارائه بدهم، چيزي حدود 240 ميليون براي روكش خيابان‌ها پيش بيني كرده‌ايم كه اين ميزان فقط بخشي از 5 خيابان ما را روكش مي‌كند، يعني بخشي از خيابان های خرمشهر، قدمگاه، براتي، بلوار امين‌الدين، خيابان فلسطين که در برنامه‌ي ما بوده‌اند البته در صورتي كه 3 ميليارد محقق شود. در بين صحبت‌هايتان درباره‌ي چگونگي تأمين بودجه‌ِ شهرداري اشاراتي داشتيد حال دقيقاً بگوييد كه راه‌هاي درآمد شهرداري کدام است و براي افزايش اين درآمد چه راه‌كارهايي وجود دارد ؟ ببينيد كازرون يك شهري است كه كارخانه ندارد چون بعضي از شهرها مثل مرودشت، يك ميليارد كمتر يا بيشتر از كارخانه‌هاي داخل شهر عوارض مي‌گيرند، شهرداري كازرون از داشتن چنين درآمدي محروم است پس بيشترين فشار درآمدي شهرداري به دوش مردم است، يعني هر راهكار جديدي هم بخواهيم برنامه‌ريزي كنيم باز دستمان در جيب مردم است. اگر عوارض ساخت و ساز را تغيير دهيم بايد از جيب مردم بيرون بيايد، اگر حتي زمين تفكيك كنيم و بفروشيم يا تغيير كاربري دهيم فشار بر مردم تحميل مي‌شود، يعني حقيقتاً شايد بگويم راهي نمانده كه ما بخواهيم فشار بيشتري به مردم بياوريم. خيلي هم در اين زمينه بحث كرده‌ايم و بحث شده است. با شهرداري‌هاي مجاور صحبت‌ كرده‌ايم، موقعي كه بنده در شورا بودم نامه نوشتم به شوراهاي مختلف همجوار كه شما چه كار كرديد براي ايجاد درآمد به يك نتيجه‌ي مشخص واقعاً نرسيديم، كه درآمدي ايجاد شود كه فشار به مردم نيايد. از همين طريق هم دعوت مي‌كنم از همه‌ي عزيزان صاحب نظر در شهرستان يا خارج از شهرستان اگر راه‌كاري مي‌توانند ارائه دهند كه به افزايش درآمد شهرداري كمك كند، ما را از نظريات خودشان محروم نكنند، بنده هم قول مي‌دهم كه گوشی شنوا براي نظریات كارشناسي عزيزان باشم. جناب شهردار، به مسائل ریز عمراني شهر هم بپردازيم. متأسفانه روندي كه در چندين سال گذشته در دوران مديريت شهرداران گذشته بحث از بين بردن پوشش گياهي در سطح شهرستان است و شهرداران به بهانه‌ي مزاحمت براي كابل‌هاي برق در خيابان‌ها درخت‌هاي موجود را قطع مي‌كنند.ولي جايگزيني براي اين درختان قطع شده به كار نمي‌برد واگر جايگزيني باشد بوته‌هاي شمشاد است كه هيج سنخيتي با آب و هواي شهرستان و محيط اقليمي كازرون ندارد، با اين كه درختاني مثل نارنج، كاج و... عامل زيبايي و شادابي شهرستان است ولي استفاده نمي‌شود. مثلاً اگر به پارك آزادي دقت كنيد در پوشش گياهي اين پارك درختي متناسب با اقليم كازرون وجود ندارد. راه كار شما براي ترميم و جايگزين واصلاح وضع موجود چيست؟ و خصوصاً در زمينه‌ي آبياري درختان باقي مانده در سطح شهرستان؟ بحث شما چند جهت دارد شهرداران گذشته هيچ كدام درختان را به علت مشكل سيم‌هاي برق قطع نكرده‌اند، اين قطع درختان توسط اداره‌ي برق صورت گرفته است. براي گرفتن مجوز كه با شهرداري هماهنگ مي‌كنند؟ خيلي هم كاري به مجوز ندارند. البته يك توجيه دارند. درختاني كه قبلاً در شهرستان كازرون غرس شده از جمله اُكاليپتوس، اساساً درخت شهري نيستند و قطعاً براي تيرهاي چراغ برق، مشكلاتي به وجود مي آورند كه شركت برق هم براي جلوگيري از حوادث، مجبور است آن‌ها را قطع كند. يك مطلب هم راجع به تنوع گونه‌های درختي است. ببينيد شهر كازرون، شهري است كه فاصله‌ي فصل‌ها در آن محسوس نيست، يعني بهار، تابستان، پاييز و زمستان را خيلي نمي‌توانيد از هم تشخيص دهيد. وجود درختان خزان پذير در پارك‌ها باعث مي‌شود كه مردم فاصله و تفاوت فصل‌ها را درك كنند، اين خوب است؛ ولي اگر ما بياييم در سطح شهر همه جا نارنج بكاريم، خستگي مي‌آورد. پس تنوع هم در درختكاري لازم است. اما برنامه‌هاي ما؛ لازم است اين را هم بگويم وقتي صحبت مي‌كنم، راجع به يك گذشته‌ي 2 سال و نيمه و آينده‌ي يك سال و نيمه است. فضاهاي سبز شهري در كازرون یک مشکلی داشته، آن هم تأمين آب براي آبياري آن‌ها بوده است كه بعضي جاها به دفعات درختكاري شده اما چون خوب آبياري نشده ، اثري از آن ‌ها هم باقي نمانده است. ما در اين دو سال و نيم روي مسأله‌ي آبياري فضاهاي سبز، برنامه‌ريزي كرديم و كار اصولي انجام داديم، چون شهرداري مجبور بوده اكثر فضاهاي سبزش را يا با تانكر آبياري كند يا با آب شرب كه مي‌دانيد، آب شرب چقدر قيمتي است و نمي‌توان آن را صرف آبياري فضاي سبز كرد. ما چاه‌هايي كه شهرداري حفر كرده ، در سطح شهر توسعه داده ایم و الآن حدود 7 چاه داريم و برای يك چاه ديگر هم مجوز حفاري گرفته‌ايم و در چند روز آينده، عمليات اجرايي آن شروع مي کنیم در بلوار 1100 شهيد جلو ترمينال برنامه‌ي ما اين است كه اولاً آبياري فضاي سبز را از آب شرب جدا كنيم ودوم اين كه آبياري فضاي سبز را سيستمي و به اصطلاح قطره‌اي كنيم كه هم بهتر آبياري انجام شود و هم مقرون به صرفه‌تر است و هم از لحاظ نيروي انساني صرفه جویی می شود. اين كار انجام شد؟ بله. چيزي حدود 22 كيلومتر آبياري فضاي سبز را قطره‌اي كرده‌ايم. در چه قسمت‌هايي از شهر؟ از دانشگاه تا ميدان امام حسين(ع)، خيابان خرمشهر تا ميدان كارگر، پياده رو خيابان شهيد باهنر، بلوار جمهوري، مجموعه‌ي فضاي سبز تپه‌ي سنگ شاه كه خودش حدود 8 هكتار است و بخشي از خيابان شهيد پيرويان، خيابان شهيد مطهري، خيابان بسيج، خيابان بهار آزادي. البته همه‌ي موارد الآن حضور ذهن ندارم كه بيان كنم. حتي جديداً اگر ما پياده روسازي يا خيابان كشي مي‌كنيم و مي‌خواهيم درخت كاري كنيم، حتماً ابتدا لوله‌هاي قطره‌اي آن را می اندازیم، بعد پياده رو مي‌سازيم واين كاري است كه در جهت حفظ و نگهداري فضاي سبز بسيار مؤثر است. برنامه‌اي هم كه در حال حاضر براي توسعه‌ي فضاي سبز داريم، اين است كه يك قطعه 22 هزار متري زمين، انتهای خيابان شهيد چمران داريم كه مالكيت آن متعلق به شهرداري است؛ من با مسؤولين فضاي سبز صحبت كرده‌ام و با آن‌ها از آن‌جا بازديد كرديم و سفارش 5 هزار اصله درخت زيتون داده‌ام هم براي جبران درختاني كه در تپه‌ي سنگ شاه ممكن است كور و خشك شده باشد و هم ايجاد فضاي سبز جديد. مي‌دانيد كه زيتون درختي است كه در كازرون خوب جواب داده و با كمی آب و هم با گرماي كازرون سازگار است و در آينده هم مي‌تواند، ايجاد درآمد كند؛ و هم اين‌كه فضاي سبز جنگلي خوبي است. در قسمت كوي فاطمه زهرا (س) زير خيابان خرمشهر، يك قطعه زمین قابل ملاحظه با مالكيت دولت داريم كه به باغ نارنج اختصاص داده‌ايم يعني قرار است آن‌جا فقط درختان نارنج كاشته شود. ما در 2 سال و نيم گذشته حتی يك اصله اكاليپتوس در فضاي سبز شهر غرس نكرده‌ايم و درختاني كه غرس كرده‌ايم، عمدتاً نارنج بوده‌اند و درختان سايه دار. می دانید که نارنج با تمام حسنش سايه ندارد، ما سال گذشته در بوستان مرداني تعدادي درخت غرس كرديم كه همه‌ی آن‌ها درختان خزان پذير، ولي در تابستان سايه‌دار هستند، چون ورودي شهر است و مهمان‌پذير است و طراحي خوبي هم انجام شده و پيمان‌كاران هم الآن مشغول به كارند و ما در نظر داريم آن‌جا را تا شب عيد ان‌شاءالله آماده‌ي بهره‌برداري كنيم، البته نه همه‌ي بوستان چيزي حدود يك پنجم آن. يك برنامه‌اي هم كه براي توسعه‌ي فضاي سبز داريم و از اين‌جا و اين موقعيت استفاده مي‌كنم و از طريق نشريه‌ي شما به اطلاع افراد ذي نفع مي‌رسانم، ما يك مقدار زيادي تپه در اطراف شهر داريم كه بارها و بارها مردم و حتي خود شما در نشريه‌تان نوشته‌ايد كه چرا اين تپه‌ها را سبز نمی كنيد و يادم هست كه يك بار مقاله‌اي نوشته بوديد كه با استفاده از نيروهای بسيجي اين تپه‌هما را سبز كنيد. بله ما مي‌توانیم در عرض يك ماه با استفاده از همكاري دوستان بسيجي همه‌ي اين تپه‌ها را درخت كاري كنیم اما اين تپه‌ها مالك حقيقي و حقوقي دارد و تا مسأله ی مالكيت آن‌ها را حل نكنيم، نمي‌توانيم زير پوشش درختكاري قرارشان بدهيم. من يك پيشنهاد مي‌دهم به مالكين اين تپه‌ها اگر بيايند براي تبديل آن‌ها به باغ زيتون اقدام بكنند، من قول مي‌دهم مسأله‌ي آب آن ها را تأمين بكنم. آب از ما، كار از آن‌ها وسود براي آن‌ها. فقط تنفس اكسيژن و هواي پاك و فضاي سبزش براي مردم كازرون. من رسماً اعلام مي‌كنم اين مسأله بارها در شورا هم بحث شده، مالكين تپه‌هاي مشرف به گلستان سيد محمد نوربخش اگر براي تبديل اين‌ها به باغ زيتون اقدام كنند من قول مي دهم، مسأله‌ي آب آن كه مسأله‌ي مهمي است حل كنم. خواهش مي‌كنم اين مطلب را از قول بنده به شهروندان محترم اعلام كنيد كه به كوچك‌ترها و افرادي كه در كوچه و خيابان برخورد مي‌كنند كه دارند به فضاي سبز آسيب مي‌رسانند تذكر بدهند و آموزش دهند. ما در خيابان بسيج آبياري قطره‌اي كرده‌ايم ولي هر روز اين لوله‌ها را از هم جدا مي كنند. در زير خاك كرده‌ايم با انبردست شير آب را مي‌بندند يا باز مي‌كنند ما مجبور شده‌ايم قفل بزنيم. يا مثلاً لوله‌هاي قطره‌اي را از هم جدا كرده و شروع مي‌كنند به آبپاشی اطراف، خوب اين لوله‌ها اگر يك دفعه از هم جدا شود ديگر به درد نمي‌خورد پس خواهش من اين است كه مردم مخصوصاً مغازه داران براي اين‌كه نماي مغازه‌شان باز شود، درختان را از بين نبرند، ما پي‌گيري و شكايت مي‌كنيم ولي اين جبران نمي‌كند. وقتي يك درخت نارنج ‌15 يا 20 ساله را قطع كردند اگر من 400 هزار تومان هم جريمه از آنان بگيرم فايده ندارد، اين را خواهش مي‌كنم كه همشهريان عزيز به اين مسأله عنايت داشته باشند. شهرداري را مالك فضاي سبز ندانند فضاي سبز مال خودشان است و در حفظ و نگهداري آن كوشا باشند. يك زماني مردم خودشان براي آبياري درختان اطراف منزل شان اقدام‌ مي‌كردند. حالا پول آب هم گران شده مردم دیگر درختان كنار خانه‌شان را هم آب نمي‌دهند. جناب شهردار، با توضيحاتي كه داديد ولي مردم شاهد هستند كه فضاي سبز و پوشش گياهي خيابان‌ها بسيار ناچيز است و يا اصلاً‌وجود ندارد. حتي خيابان‌هاي اصلي شهر، و اين در خور نام و سابقه‌ي كازرون نيست؟ دليل چيست و راهكار احياي شهر سبز؟ ببينيد براي فضاي سبز خيابان‌ها، شهرداري هر سال هزينه مي‌كند ولي متأسفانه اين درختان كه هر ساله كاشته مي‌شود نمي‌مانند، علت عمده‌اش هم عرض كردم بيشتر كساني كه نماي مغازه‌هايشان، بااين درختان از بين مي‌رود مانع رشد اين درختان مي‌شوند. تعدادی را هم قطع مي‌كنند، باغچه را موزائيك مي‌كنند و به طرق مختلف از رشد آن جلوگيري مي‌كنند. شهرداري مجبور است هر ساله درختاني بكارد تا از هر صدتا درخت حداقل 20، 30 اصله بماند. يك مطلبي هم هست كه مي‌تواند عامل دوم باشد. خيابان امام خميني(ره) خيابان بواسحق، خيابان محمدی و بعضي از خيابان‌ها در طرح تفصيلی شهر، تعريض دارند واين تعريض به تدريج انجام مي‌شود چون شهرداري توان اين كه يك دفعه ساختمان‌ها را بخرد و خراب كند و خیابان را آزاد سازد، ندارد، چه کار می کند؟ مجبور است منتظر بماند وقتي مردم خواستند ساخت و ساز كنند اين‌ها را عقب بنشاند و همين عامل باعث شده بعضي از خيابان‌هاي ما بدون درخت باشد. مثلاً در خيابان امام خميني(ره) شهرداري حتي گودال هم كند كه درخت بكارد، ولي خودمان گفتيم اين كار را انجام ندهيد، الان جلو مخابرات واقع در خيابان امام خميني(ره) تعريض كرده‌ايم، خوب مجبور شده‌ايم چند درخت را قطع كنيم، البته به جاي آن ها درخت جديد مي‌كاريم ولي اگر در خيابان امام خميني(ره) قبل از تعريض، درخت كاري كنيم مثلاً 2 سال ديگر بعد از تعريض قطع می شوند. الآن من دارم پيگيري مي‌كنم كه هلال احمر عقب نشيني كند، اگر اين كار عملي شود چند درخت ديگر هم قطع مي‌شود. البته آن جاهايي كه عقب نشيني و تعريض ندارد، شهرداري فضاهاي خالي را درخت كاري خواهد كرد وحتي اصرار داریم كه خاك را عوض كنند. بسیاری از حاشيه‌هاي خیابان های را اگر مقداري حفاري كنيم به آوار مي‌رسيم، خاك مناسب نيست تأكيد خود من اين است كه هر كجا خواستند درخت بكارند وخاكش مناسب نبود، عوض كنند واز بيرون خاك بريزند. در بين صحبت‌هايتان به مجموعه‌ي بوستان مرداني اشاره كرديد. بالاخره خودتان و مردم شاهد جفا به مرداني هستيد. بوستان مرداني قرار بود به يك مجموعه‌ي فرهنگي و ادبي تبديل شود، قرار شد آرامگاه مرداني و مقبره‌اش محفل ادب دوستان گردد، فرهنگ سراي مرداني ساخته شود ولي امروز حتي بر سر مزار مرداني چراغي براي روشنايي در شب نيز وجود ندارد!ورودي بوستان محل تجمع ميني‌بوس و سواري‌هاي خطي بين شهري شده است، بالاخره چه وقت سروساماني به مجموعه‌ي بوستان مرداني داده خواهد شد؟ يك جلسه‌اي هفته‌ي گذشته سه شنبه در شيراز برگزار شد، تحت عنوانِ دبير خانه كنگره‌ي مرداني ـ كه قرار است يك بزرگداشت 2 روزه (يك روز در شيراز و يك روز در كازرون) برگزار شود ـ ، شركت داشتم من در جلسه اين شعر مرداني را خواندم كه (كازرون شهر سبزي كه اينك خزان است) متأسفانه اين خزان دامن خود مرداني را هم گرفته است چرا چون دامن شهرداري را گرفته است. روزي كه مرحوم مرداني زنده بود با پاي خودش در اين بوستان حاضر شد و كلنگ زد تحت عنوان فرهنگ‌سراي مرداني بعد شد مقبره‌ي مرداني، خوب خيلي بحث‌ها شد كه بزرگان پول مي‌دهند، كمك مي‌كنند، مساعدت مي‌نمايند كه متأسفانه تا امروز جز آن‌چه شهرداري پيگيري كرده يك ريال از كسي و جايي مساعدت مالي نشده است. اما آن‌چه كه شهرداري انجام داده يك مثنوي طولاني است؛ نگاه كنيد روزي كه اين بوستان را كلنگ زدند و روزي كه مرداني مدفون شد اين بوستان با ورودي شهر فاصله داشت يعني ما يك جاده‌ي قديمي داشتيم که جلو باغ استوان رد مي‌شد و درِ اين باغ در اين جاده باز مي‌شد یا بين اين جاده‌ي قديمي تا ورودي شهر زميني است كه اين زمين به اضافه‌ي خود جاده‌ي ورودي شهر مالك داشت و مالك مدت‌ها بود مصرانه پيگير مطالبه‌ي حقوقش بود و دنبال اين بود كه در اين زمين كه مساحتش هم قابل ملاحظه بود، مجوز ساخت و ساز بگيرد كل اين زمين حدود 7 هكتار است. اين 72 هزار متر مالك داشت كه يك بخش آن ورودي شهر و رمپ ورودي فرهنگ شهر و فضاهايي كه درخت كاري شده و نیز محل استقرار همين ماشين ‌هايي كه شما اشاره كرديد شده بود و بخش دیگری که الآن بيمارستان متروكه صحرايي آن‌جا مستقر شده است. الان هم بدون اين كه مراحل قانونی تملك انجام شود نمي‌توان كاري كرد، مدت‌ها تلاش و دوندگي كرديم،‌ مدت‌ها كميسيون در استان مي‌رفتيم بعد از اين‌كه با مالك توافق كرديم كه بخشي از اراضي همين باغ استوان را كه وصل مي‌شد به شهرك نيروي دريايي و شهرداري و هلال احمر به عنوان معوض اين 72 هزار متر به مالك بدهيم. و در واقع راه دسترسي به بوستان مرداني به ورودي شهر باز شود اين كار زمان برد، خيلي‌ تلاش كرديم ـ شهردار وقت كه جا دارد من از ايشان به نيكي ياد كنم، خيلي تلاش كرد و ما فقط 8 ميليون تومان هزينه‌ي طراحي داديم تا مشاور آمد و در جلسه از مسأله دفاع كرد تا توانستيم آن را حل كنيم و گرنه بوستان مرداني باغي بود كه پشت ديوار بزرگي از ساختمان چند طبقه‌ي مسكوني و تجاري گم و مخفي مي‌شد. من فكر مي‌كنم بزرگ‌ترين خدمتي كه ما كرديم اين بود كه اين مسأله را حل كرديم و الآن طرحي كه تهيه شده از ورودي فرهنگ شهر تا خود بيمارستان مجموعاً 12 هكتار به بوستان مرداني اختصاص داده شده است و طراحي آن هم الآن كامل و آماده است و الآن اگر تشريف ببريد مي‌بينيد كه دارند كار مي‌كنند. طراحي ألمان مقبره‌ي مرداني هم انجام داده‌ايم و به نظر بسياري از بزرگان شهر رسانده‌ايم و تأييد كرده‌اندو بعضي از آقايان هم نقد‌هاي هنرمندانه‌اي داشته‌اند و مجموعه ی این طرح آماده‌ي اجراست. ولي اين هم هزينه مي‌برد. ما مكاتباتي كرديم با استاندار قبل، ايشان قول مساعد دادند جلساتی در استانداري تشكيل شد و صورت جلساتي امضاء گرديد كه مبلغي را به اجراي اين پروژه كمك كنند ولي هنوز ..... همين امروز که يكشنبه 11 دي ماه است مهندس دهقان معاون شهرداري كازرون در سازمان مديريت و برنامه‌ريزي استان پيگير اين موضوع بوده‌اند. در عين حال من به مردم قول مي‌دهم كه اگر زمان اجازه بدهد، چون فصل بارندگي است، تا سالگرد مرحوم مرداني حداقل ورودي مقبره‌ي مرداني را ساماندهي كنيم به گونه‌اي كه قابل قبول براي مردم باشد. همكاري نماينده ی شهرستان در اين زمينه چگونه بوده است؟ ‌ببينيد، هنوز اين بوستان و مجموعه و فرهنگ‌سرا به صورت طرح ملي يا استاني معين نشده كه بتوان براي آن رديف بودجه‌اي در نظر گرفت.تلاش‌هايي شده منتها هنوز به نتيجه‌ي اجرايي و عملي نرسيده است. ناصر ديوان كازروني يكي از مفاخر شهرستان مي باشد ، اما گمنام و فراموش شده براي رفع اين گمنامي چه تدبيري انديشيده ايد؟ ما در تاريخ شهرمان يك بزرگ مردي داريم به نام ناصر ديوان كازروني، انگليسي‌ها لقب ميرزا كوچك خان جنوب به او داده‌اند من هم در زندگيش تا آن اندازه ای كه مطالعه كرده‌ام، ايشان از افراد مقيد به مسائل اسلامي بوده من يك مورد در مورد ایشان خوانده ‌بودم كه نقل مي‌كنم:« يكي از مراجع به ايشان يك صندوق فشنگ تحويل مي‌دهند كه در مبارزه با استعمار انگليس صرف كنند، جنگ تمام مي‌شود و بخشي از اين جعبه‌ي فشنگ مصرف نمي‌شود. ايشان ‌آن‌قدر اهل احتياط بوده كه اين را به مرجع برمي‌گرداند، ببينيد اين مرد در شهر ما مظلوم ماند، مقبره‌اش گمنام مانده است حالا اگر از خيلي‌ها بپرسيد كه مقبره‌اش كجاست نمي‌دانند اصلاً سنگ قبر ندارد ما تصميم گرفتيم مقبره‌ي ايشان را بازسازي كنيم، مقبره‌اي كه در كنار مدرسه‌ي شهيد محسن پور در خيابان اميركبير قرار گرفته كه ما كار طراحي آن را انجام داده‌ايم و آن‌جا را به صورت يك مجموعه‌ي ايران گردي و جهان‌گردي بازسازي كنيم كه هم قابل استفاده‌ي مردم باشد و هم براي شهرمان مايه‌ي افتخار. جناب آقاي عسكري، شما به عنوان شهردار امروز شهر كازرون، درباره‌ي پروژه‌ي ميدان شهدا نظرتان چيست؟ چه توجيهي براي جمع اين همه از هم گسيختگي، خرابي، بي‌دقتي، عدم كارشناسي، عدم زيبا شناختي و زيبا سازي در يك مجموعه‌‌ي ميداني داريد؟ من هم شنيده ام چيزي حدود 110 ميليون تومان در آن هزينه شده است اسناد و مداركي نديده‌ام فقط شنيده‌ام. بي دقتي‌هايي در زمان اجرا بوده كه نتيجه‌اش اين شكست‌ها و نشست‌هايي است كه شما در ميدان مي‌بينيد. اگر واقعاً با دقت، نظر بيندازيد خواهيد ديد كه نشست‌ها خيلي بد است به طوري كه من حداقل سه چهار كارشناس به آن‌جا فرستاده‌ام يا خودم همراهشان رفته‌ام با ديد كارشناسي گفته‌ام نظر بدهيد چه كار بايد بكنيم؟! و به نتيجه‌اي منطقي نرسيده‌ايم! بعضي‌ها مي‌گويند آب نماها را به كلي برداريم و به جاي آن چمن بكاريم و گل و درخت بعضي‌ها مي‌گويند دوباره كار كنيد يعني كل مجموعه را خراب كرده دوباره بتن كاري و زيرسازي و آن وقت هم مشخص نيست چه از آب درآيد! با توجه به اين‌كه آن‌چه يك بيننده وقتي از كناره اين مجموعه مي‌گذرد مي‌بيند سنگ‌هاي ميدان است، نه سبزه و چمن را مي‌بيند و نه آب نما !!! ما برنامه‌هايي براي زيباسازي اين مجموعه داريم. امروز هم خدمت دوستان در شورا عرض كردم كه همه‌ي دوستان تشريف بياورند آن‌جا تا يك تصميم جمعي بگيريم. چون هر كاري كه ما بخواهيم آن‌جا انجام دهيم، ممكن است مورد پسند عده‌اي قرار نگيرد. مثلاً يكي از كاركنان محترم شهرداري كه در اين زمينه‌ كار كرده و تجربه‌اي دارد، پيشنهاد مي‌داد كه ما بخشي از دیوارهای اين فضاي ميدان را برداريم تا فضاي سبزش بيشتر به ديد آيد. يك سري پيشنهاد داده‌اند راجع به نصب چراغ‌ها و نور پردازي ميدان. قطعاً تا قبل از عيد يك كارهايي كه ظاهر ميدان را تغيير دهد و به زيباسازي آن كمك كند انجام خواهيم داد ضمن اين‌كه اصل ميدان هم حفظ شود. اين جور نيست كه بخواهيم آن را كاملاً تغيير دهيم چون صحيح نيست كه هر شهردار با سليقه‌ي خودش تغييراتي را ايجاد كند. واقعاً بناي ما در دو سال و نيم گذشته اين بود سليقه‌اي عمل نكنيم. هر جا خواسته‌ايم عمل كنيم، سعي كرده‌ايم نظر كارشناسان را بگيريم، دقت كنيم كه نخواهيم سليقه‌ي خودمان را اعمال كنيم. حالا اميدوارم انشاء‌ا.. خداوند كمك كند بتوانيم تا قبل از تعطيلات نوروزي كه مهمان ما مي‌آيند و هم براي خود شهروندانمان اين ميدان را بهسازي كنيم. جناب شهردار بحث خيابان‌ها، فضاي سبز مطرح شد شما اشاراتي كوتاه به آسفالت خيابان‌ها هم داشتيد ولي خودتان مي‌دانيد كه يكي از بزرگ‌ترين معضلات عمراني شهر بحث آسفالت خيابان‌ها و كوچه‌هاست البته نبايد از خدماتي كه در 2سال گذشته در آسفالت كوچه‌ها و خيابان‌ها بالاخص كوچه‌هايي كه سال ‌ها بود خاكي مانده بود، غافل شويم. اما در هر خياباني كه حركت مي‌كنيم، با وفور چاله‌ها، جمع شدن آسفالت‌ها، ترك خوردن يا حتي كنده شدن آسفالت خيابان‌ها و كوچه‌ها روبه رو هستيم و يك مورد ديگر اين كه متأسفانه برخي ادارات خدمات شهري ما مثل گاز، برق، تلفن، آب و.. مثل اين‌كه چشم ديدن آسفالت يك دست خيابان‌ها را ندارند و منتظرند يك خيابان آسفالت شود، سپس به فكر برق رساني، آب رساني، سيم كشي تلفن زير زميني در اين خيابان‌ها مي‌افتند، آيا واقعاً‌نمي‌توان هماهنگي قبل از آسفالت خيابان‌ها براي خدمات شهري ديگر با ادارات خدمت رسان داشت؟ مديريت شهري توسط چه كسي بايد اجرايي شود؟ بحثي تحت عنوان مديريت واحد شهري مطرح است. در برنامه‌ي سوم توسعه پيش بيني شده بود كه حدود 22 نهاد، اداره و مؤسسه‌ي خدمات رسان شهري زير نظر شهرداري فعاليت كنند. در دنيا اين گونه است كه شهردار مدير شهر است. همين الآن با این كه سال‌هاست مردم با اداره‌ي آبفا سروكار دارند، ولي وقتي آب قطع مي‌شود، برق قطع مي‌شود، تلفن قطع مي‌شود مشكل فاضلاب دارند به شهرداري زنگ مي‌زنند و از شهرداري گله مي‌كنند. يعني مردم شهرداري را متولي همه‌ي امور شهري مي‌دانند. شورا را مخصوصاً ، وقتي من رئيس شورا بودم مي‌بايست پاسخ گوي همه‌ ي مسائل شهر می بودم. هرجا هر كاري پيش مي‌آمد با من تماس مي گرفتند كه چرا اين گونه شد يا آن گونه؟ از مسائل سياسي ـ امنيتي گرفته تا مسائل بهداشتي و... يعني تا زماني كه مديريت واحد شهري محقق نشده، اين مشكل وجود دارد، دليل هم دارد، ببينيد وقتي اداره‌ي آبفاي كازرون بودجه‌اش دست خودش نيست، نمي‌تواند براي سال آينده‌اش برنامه‌ريزي كند اداره‌ي مخابرات هم همين طور. همين امروز باز عرض مي‌كنم 11/10/84 من نامه نوشته ام به ادارات خدمات رسان شهري یعنی آبفا، گاز، برق و مخابرات، كه برنامه‌ي توسعه‌ي شهر يا هر برنامه اي كه درباره‌ي حفاري‌ها داريد، اعلام كنيد تا ما وقتي مي‌خواهيم برنامه‌ي 85 را بنويسيم آن‌جايي كه شما مي‌خواهيد حفاري كنيد را مدنظر قرار دهيم ولي مطمئن هستم كه هيچ كدام نمي توانند برنامه‌ هایشان را به من بدهند، چنان كه سال گذشته قبل از عيد اين كار را كرديم ولي جواب نگرفتيم. البته خوشبختانه در سال 84 ما كمترين مشكل را داشتيم چون با توجه به همين هماهنگي كه شد حداقل بخشي از كارها توانستيم پيش‌گيري كنيم، ما مي‌دانستيم در سال 84 مخابرات زير خيابان امام خميني(ره) حفاري مي‌كند و ما هم به اداره‌ي آبفا گفتيم كه ما به شما فقط در زير خيابان امام خميني(ره) اجازه‌ي حفاري مي‌دهيم. من سال گذشته نه فقط به شركت گاز نامه نوشتم بلكه شهرداري و فرمانداري هم نامه نوشت حتي حضوري با مسؤولين اين اداره صحبت كردم، گفتم ما خيابان شهيد براتي را مي‌خواهيم بازسازي كنيم هر حفاري داريد انجام دهيد، هيچ پاسخي ندادند تا روزي كه ما قير پاشي مي‌كرديم براي آسفالت گفتند ما مي‌خواهيم حفاري كنيم، ما زير بار نرفتيم و اجازه‌ي حفاري نداديم اما من مي‌دانم بخشي از شهر مشكل گاز دارد، همين زمستان امسال اگر هوا سرد بشود، قسمت بالاي شهر با افت فشار گاز مواجه مي‌شود، همين دو هفته پيش رئيس محترم شركت گاز آمده بود و حدود 2 ساعت با هم جلسه داشتيم؟ اجازه‌ي حفاري مي‌خواستند كجا؟‌از خيابان شهيد براتي تا خيابان بهار آزادي، عرض بلوار امين الدين كه ما 2 ماه پيش آسفالت كرده‌ايم، خوب ما نپذيرفتيم اما ما تا زماني مي‌توانيم مقاومت كنيم كه مردم با ما باشند، خيلي جاها مردم مشكل كمبود آب دارند، آسفالت هم مي‌خواهند همين طور مشكل فاضلاب دارند، آسفالت هم مي خواهند، اين بر مردم فشار مي‌آورد. خوب است بدانيد ساكنين خيابان انتظامي جنوبي، 3 سال پيش هزينه‌ي نصب كانیو و آسفالت كوچه‌هايشان را پرداخت كرده‌اند آن‌قدر آن‌ها را اين دست و آن دست كرده‌ايم كه واقعاً از دست ما عصباني‌ شده‌اند براي چه؟ چون مي‌دانستيم آبفا مي‌خواهد آن جا شبكه‌ي فاضلاب بيندازد ما ديگر آسفالت نكرديم الان حقيقتاً عرض كنم که به دليل نبود يك سيستم مديريتي واحد و اين‌كه مديران شهري اختيار تصميم‌گيري ندارند و تخصيص بودجه دست آن‌ها نيست اين ناهماهنگي بيش از آن چيزي كه انجام شده، قابل انجام نيست. گناهش را هم ما گردن كسي نمي‌اندازيم، نمي‌توانيم بگوييم رئيس مخابرات يا آبفا مقصرند. بالاخره مشكلات مردم هم بايد حل شود اگر ما اجازه‌ي حفاري ندهيم، سيستم مخابرات شهر كامل نمي‌شود ، سيستم فرسوده‌ي آب شهر ترميم نمي‌شود. راجع به خرابي آسفالت شما صحبت كرديد. علاوه بر مشكلي كه عرض كردم كه ‌توان مالي شهرداري پاسخ‌گوي بازسازي و بهسازي معابر اعم از كوچه و خيابان نيست اما يك مشكلاتي هم خاص كازرون است. ببينيد در اين 2 سال و نيم كه ما بوديم بيشترين توجهمان به معابر فرعي و كوچه‌ها بود. ما كوچه‌هايي را آسفالت كرديم كه با گاري دستي آسفالت مي‌برديم و با غلتك دستي غلتك می كرديم اما آن‌قدر حجم خرابي‌ها زياد است كه اين كارها نتواسته‌اند خودشان را نشان دهند. در ارتباط با چاله‌هاي خيابان‌ها در همين روزهاي اوليه شروع به كار بنده چندين روز پشت سر هم اكيپ راه انداختيم و چاله‌ها را گرفتيم اما مي‌دانيد كه اين‌ها تمام شدني نيست!!! علتش چيست؟ شهر ما يك شهر دو طبقه است. شايد ظاهرش خنده‌دار باشد. يعني چه؟ شما خيابان‌هاي شريعتي، حضرتي و محمدی، بواسحق و انقلاب را بررسي كنيد. مقداري حفاري كنيد 2 متر، 3 متر در زمين حفاري كنيد يا به سرداب مي‌رسيد يا به قنات. واقعاً اين طور است. خيابان حضرتي را 2 سال پيش وقتي آبفا مي‌خواست، شبكه‌ي فاضلاب بكشد آن‌چه در اين نوار حفاري بيرون مي‌آمد آوار ساختماني بود.در خيابان انقلاب،يك جايي پياده رو فرو نشسته بود. اول صبح زنگ زدند، من رفتم آن‌جا، یک زير زميني بود كه هنوز سقفش سالم بود. هنوز اين طاق نماها سالم بود. اين مشكل دارد، عوارضش را نشان مي‌دهد. يعني اين فرو رفتگي خيابان‌هاي كازرون يكي از مهم‌ترين عواملش همين به اصطلاح دو طبقه بودن خيابان‌هاست. البته عامل ديگري هم كمك مي‌كند و آن فرسودگي بيش از حد شبكه‌ي آب شهر است، يعني خيابان‌هايي مثل محمدي، بواسحق، شريعتي آن قسمت بالاي خيابان، نه آن قسمتي كه ما بازسازي كرده‌ايم، آن‌جاها لوله‌هاي آب فرسوده است حتي جداول شهرداري فرسوده است و شهرداري توان آن را ندارد که همه‌ي اين‌ها را در يك برنامه‌ي كوتاه مدت ترميم كند، از طرفي نفوذ آب لوله‌هاي شكسته و جداول شكسته به زير خيابان‌ها باعث ايجاد موج‌هاي كنوني در خيابان‌ها شده است. شكست‌هاي متعدد لوله‌هاي بسيار فرسوده، باعث مي‌شود آبفا هر روز يك گوشه از خيابان‌هاي شهر را كنده و جراحي كند. حجم اين خرابي‌ها خيلي زياد است و توان شهرداري هم محدود است. دو سال پيش بحث پاركينگ ماشین های سنگين بين شهري را دنبال مي‌كرديد چرا كه يكي از عوامل بروز خرابي‌هاي خيابان، گردش بسيار زياد اين وسائط در شهر بوده و هست، كه مورد استقبال عامه‌ي مردم قرار گرفت ولي متأسفانه ديگر رعايت نمي‌شود و با متخلفين برخورد نمي‌گردد بالاخره سرانجام اين طرح چه شد؟ در ارتباط با اين كاميون‌ها يك برنامه‌اي بررسي و پيگيري كرديم كه در سنوات گذشته هم ريشه داشت، من يادم هست آن اوايل كه به شورا آمده بوديم نامه‌اي از طرف مردم آمد كه به اين موضوع يعني ورود كاميون‌ها به سطح شهر اشاره كرده بود. من آن وقت به مسؤول دبيرخانه‌ي شوراي شهر گفتم سابقه‌ي اين موضوع را اگر هست بياوريد. يك پرونده‌اي به دست ما دادند كه شايد 100 صفحه حجمش بود، مكاتبات متعددي كه بين شوراي شهر، شهرداري، نيروي انتظامي، اداره‌ي راه، وزارت‌خانه‌ها انجام شده بود. بحث اين طوري شروع شده بود كه شورا نامه‌اي به نيروي انتظامي نوشته بود كه از ورود كاميون‌ها به سطح شهر جلوگيري كنيد. نيروي انتظامي جواب داده بود كه كازرون كمربندي ندارد اول كمربندي بسازيد تا بعد ما جلوگيري كنيم. نامه نوشته بودند به وزارت راه و اداره‌ي كل و غيره كه مشكل كمربندي شهر كازرون را حل كنيد و آن‌ها صراحتاً جواب داده بودند كه «كمربندي شهر كازرون فاقد اولويت است» خيلي در اين زمينه مكاتبه شده بود، جمع دوستان، در شورا به اين نتيجه رسيديم که با اين مكاتبات به جايي نمي‌رسيم پس بررسي‌هايي كرديم و آمارهايي گرفتيم به ما گفته بودند كه اين شهر 4 هزار كاميون دارد هر نوع بررسي كرديم، پاركينگي كه ظرفيت 4 هزار كاميون داشته باشد در سطح شهر پیدا نکردیم، اما وقتي يك كار آماري دقيق و علمي با کمک دوستان بسیجی انجام داديم، متوجه شديم كه حدود 400 كاميون شبانه در اين شهر پارك مي شوند. ما فضاهاي موجود ورودي شهر، گاراژها و پاركينگ اتحاديه‌ي كاميون.داران را هم بررسي كرديم، ديديم ظرفيت پذيرش اين مكان‌ها تقريباً كفاف كاميون‌هايي را كه شب در سطح شهر پارك مي‌كنند مي‌دهد به همين دليل با همكاري بسيار خوب نيروي انتظامي و راهنمايي و رانندگي و حمايت‌هايي كه از طرف فرمانداري شد و حقيقتاً وقت و انرژي كه خود بنده گذاشتم اين را مخصوصاً مي گويم چون يك جايي بنده به خاطر اين موضوع زير سؤال رفته‌ام چون شخصاً وارد عمل شدم، نیروی انتظامی چيزي حدود 90 شب هر شب 2 اكيپ گشت راه انداخت و همه‌ي شهر را پوشش داد و در اين مدت چيزي حدود 10 شب خود بنده در ماشين رئيس راهنمايي و رانندگي نشستم و همراهي شان كردم. حضور من 2 جنبه داشت يكي اين كه ما در فرمانداري قرار گذاشته بوديم، يك تيمي تشكيل شود و گوشه‌هاي شهر كه مشرف به بلوارهاي اصلي است و جا دارد كاميون‌ها دور از دسترس واحدهاي مسكوني پارك بكنند را مشخص كنيم كه آن‌ها جريمه نشوند كه خود من و رئيس راهنمايي و رانندگي در گشت شبانه‌اي كه داشتيم اين مكان‌ها را مشخص كرديم. حضور فيزيكي خود بنده همراه اين آقايان يك دلگرمي به آنان داده بود، من هفته‌اي يك‌بار، دوبار به تناوب در اين گشت‌ها شركت مي‌كردم اما حقيقتاً فشاري كه به خود من آوردند هم از طرف دوستان هم از طرف كساني كه از اين ناحيه تحت فشار قرار گرفته بودند و فشاري كه به رئيس راهنمايي و رانندگي و تهديدهايي كه شدند و شديم باعث شد كه من همراه آقايان ديگر گشت نزنم وقتي من نرفتم آقايان احساس كردند كه پشتشان خالي شده از آن طرف هم طومار و شكايت به استان و تهران و مجلس و همه‌ي جاها كشاندند، همه‌‌ي این فشارها از يك طرف، خستگي مفرط نيروهاي انتظامي به علت محدود بودن نيروها براي گشت شبانه ی ممتد كه واقعاً خسته كننده بود از یک طرف باعث شد كه گشت شبانه را به حداقل برسانند و تا جايي كه به تعطيلي كشيد و متأسفانه طرح كه خيلي خوب پيش رفت ـ اين حرف را براساس آمار و اطلاعات مي‌زنم ـ شب‌هاي اول كه طرح شروع شد هر شب حدود 100 تا 120 كاميون جريمه شدند در شب‌هاي آخر تعداد اين جريمه‌ها به زير 10 كاميون رسيده بود. همه‌ي شهر هم پوشش داده شد، يعني كاميون‌ها ديگر وارد شهر نشدند و شهر خلوت شد. مي‌خواهم عرض كنم كه نبود حمايت‌ها و مشكلات و امكانات حمايتي مالي دست به دست هم دادند تا اين طرح با شكست مواجه شود. من يكي دوبار اين بحث را زنده كردم چون خيلي از شهروندان خواستار پيگيري این موضوع هستند . اين جريان هم براي زير ساخت‌هاي شهري ضرر دارد و هم از نظر امنيتي و بالارفتن درصد تصادفات مشكل دارد، چون وقتي كاميون‌ها وارد شهر شوند، آمار تصادفات خيلي بیشتر مي‌شود و هم اين كه باعث آلودگي صوتي كه خيلي مسأله مهمي است، مي‌شوند. اساساً از كاميون به عنوان يك وسيله‌ي درون شهري استفاده مي‌شود. بله به جاي سواري و تاكسي از كاميون در شهر ما استفاده مي‌شود. من خواهش مي‌كنم پيام بنده را به عنوان يك شهروند، بعد شهردار به گوش رانندگان محترم كاميون‌ها برسانيد: «خدايي اگر بابت عبور شما در سطح شهر تصادفي رخ دهد، شما هم مقصر اصلي نباشيد، اما چون پارك كرده‌ايد خيابان تنگ شده اين اتفاق افتاده است و جان كسي این جا هدر رود شما خودتان را مي‌بخشيد؟! يك مطلب بحث برانگيزي چند مدت پيش در جريان ساخت شهرك براي حل مشكل مشاغل مزاحم شهري داشتيم كه حتي به اخبار سراسري و ويژه‌ي 20:30 هم كشيده شد، بالاخره سرانجام اين بحث چه شد؟ بله. يك شعر مرحوم دهخدا دارد و مي‌گويد: افسوس كه اين مزرعه را آب گـرفته دهقان مصيبت زده را خواب گرفته و در آخرش مي‌گويد: خون دل ما رنگ مي ناب گرفته ببينيد وقتي که مسؤولي صادقانه و خالصانه قدم در راهي مي‌گذارد كه بزرگ‌ترين خدمت به مردم است باید حمایت شود. من بارها اين را گفته‌ام و نوشته‌ام و الآن هم تأكيد مي‌كنم، نه به قضاوت خود من، بلكه به قضاوت معاون محترم استاندار، فرماندار محترم، رياست محترم دادگاه، رياست اداره‌ي اطلاعات و به قضاوت همه‌ي كارشناسان شهرسازي اين حركت براي شهر ما ، حركتي لازم و مفيد و مؤثر و شايسته بود. همه‌ي مراحل كار دقيقاً قانوني انجام شده بود ، يك مرحله مانده بود و آن هم مرحله‌ي كار گروه معماری و شهرسازي. يك روز وقتي مي‌خواستم از خانه بيرون بيايم، خانمم گفت كه فلاني اين نامه پشت در افتاده است. وقتي باز كردم و خواندمش گفتم حتماً يكي از دوستان خواسته با من شوخي كند. آمدم اداره گفتند: فلاني اين را ديده‌اي؟ رفتم محل كارم، در خيابان شريعتي گفتند فلاني اين را ديده‌اي؟ زنگ زدم به شهردار وقت، يادش بخير آقاي صفايي، من خدايي مي‌گويم آقاي صفايي از نظر سلامت نفس واقعاً حرف نداشت، همچنين از نظر پاكي، انسان سالمي بود. هيچي به ايشان نمي‌چسبيد، گفتم فلاني يك چنين چيزي در سطح شهر پخش شده است اگر به گوشَتْ خورد آمادگي داشته باش، رفتم و نشانش دادم. بنده و آقاي صفايي شهردار را متهم كرده بودند كه 20 ميليارد تومان به جيب زده‌ايم و آينده 50 ساله‌ي نوه و نبيره و نتيجه‌مان هم بيمه كرده ايم. بعد در اطلاعيه‌ي بعدي فرستادند به صدا و سيما و اطلاعات و روي شبكه‌ي اينترنت قرار دادند و در آن 3 ميليارد نوشتند و ديدند اين هم كه نمي‌چسبد چون كساني كه عسكري را مي‌شناختند، می دانستند عسكري كه راضي نبوده حقوقش هم از شورا کامل بگيرد و حداقل نصفش را بخشيده است. من دوست ندارم اين چيزها را بگويم اما چون يك مسأله‌ي حيثيتي است بايد گفت، عسكري كه از هيچ امكانات شهرداري و شوراي شهر نخواسته استفاده كند، همين الآن كه بنده شهردار اين شهر هستم خيلي از كارهاي شهرداري را با ماشين شخصي مي‌روم البته مردم چون عسكري را مي‌شناختند باور نمي‌كردند. آخرش هم گفتند نه! يك سرمايه‌داري در نتيجه‌ي تباني با اعضاي شورا به 3 ميليارد درآمد، رسيده است در صورتي كه همان موقع که ما قرارداد را امضاء كرده بوديم فرماندهي محترم بسيج وقت، سرهنگ گرامي براي تعاوني بسيج ، همان زميني را كه ما به مالك داده بوديم مي‌خواست بخرد، ما 290 پلاك مسكوني با مالك قرارداد بسته بوديم يعني 28 درصد از كل ملكش. آقاي گرامي اين ‌ها را مي‌خواست برای تعاونی بسیجیان خریداری کند هر قطعه 4 ميليون تومان حالا درست يادم نيست كه مالك پيشنهاد داده بود هر پلاكي 4 ميليون یا آقاي گرامي گفته بودند ما فقط يك پلاك مي‌خواهيم. يعني همان موقع حداكثر 1 ميليارد و 160 ميليون تومان برآورد كرديم، سود به مالك مي‌رسيد؛ خوب يعني قرار است كسي سرمايه‌گذاري كند و ضرر كند اين جور كه نيست، اين گونه سرمايه گذاران را فراري مي‌دهند! من يقين دارم كسي كه اين كار را مي‌كرد حتماً ايده‌ي سياسي داشت. چون مي‌ترسيد اين پروژه‌ي عظيم و بزرگ به نام بنده يا دوستان ما در شوراي شهر تمام شود ، و يقيناً حتي آن‌ها خير شهر را هم نمي‌خواستند. ببينيد گير اين زمين كجا بوده است. ـ بعد از آن جو سازي‌ها اين پروژه در مرحله‌ي كارگروه مسكن و شهرسازي هنوز مانده است ـ كارشناس اداره‌ي محترم كشاورزي، اظهار نظر كارشناسي‌شان اين است كه « اين زمين داراي شيب نسبتاً زياد، سنگ لاخي و به صورت ديم كشت مي‌شود» يعني اصل مطلب را نوشته و خدايي قضاوت منصفانه‌اي كرده است. خوب چنين خاكي از نظر كشاورزي درجه‌ي 2 و 3 محسوب مي‌شود نه زمين مرغوبي كه اصطلاحاً به آن تيپ A مي‌گويند. خوب بعد از اين مكاتبات و جو سازي‌ها، مدير كل دادگستري استان آمد و رسماً اعلام كرد كه «ما بررسي كرده‌ايم هيچ زد و بندي نبوده و هيچ‌گونه پرونده‌اي وجود ندارد!» وقتي عالي‌ترين مقام قضايي يك استان چنين قضاوتي مي‌كند اما از آن طرف كارشناسان اداره‌ي جهاد كشاورزي استان، ديگر راجع به اين موضع اظهار نظر نكردند و همين طور فعلاً بلاتكليف مانده است. در صورتي كه اين طرح چه بود؟ يك مالك زميني داشت 24 هكتار و ما قول داده بوديم كه 7هکتار معادل 28 درصد اين زمين را تغییر كاربردي داده و وارد محدوده‌ي شهر كنيم به عنوان سهم مالك و 17 هكتار ديگر را در اختيار شهرداري قرار گيرد كه مي‌شد مورد مسير خيابان و فضاي سبز و يك شهرك كارگاهي كه حدود 360 واحد صنفي آلاينده از 300 متري تا 70 متري با پيش بيني پاركينگ و مكان‌هاي خدماتي مثل مسجد و سرويس بهداشتي و رستوران را در خودش جاي می داد. دقيقاً چه خاصيتي داشت؟ اين طرح 360 شغل مزاحم را از شهر خارج مي‌كرد. الآن كنار خانه‌ي مسكوني مردم كه مي‌خواهند شب آرام بخوابند، تعميرگاه ماشين سنگين وجود دارد كه تا پاسي از شب و از آن طرف صبح زود بايد ماشين‌ها روشن باشند و چكش بزنند، يعني آلودگی صوتی ایجاد می کنند و مزاحم مردم هستند يا كنار ماست بندی، رنگ‌آميزی و كمد سازي داريم و جهت باد هم از سمت رنگ‌آميزي به ماست بندي است مي‌گويید: نه، ورودي شهر جلو فرمانداري را نگاه كنيد . در خيابان امام خميني(ره) يك مغازه‌ي 12 متري آتش گرفت كه بعد معلوم شد حياط پشتي آن انبار روغن است كه اگر مخزنی که انواع روغن در آن وجود داشت، منفجر مي‌شد يك محله را تحت تأثير قرار مي‌داد با اين برنامه‌، همه‌ي اين مشاغل از شهر خارج مي‌شدند. پياده‌روي خيلي از خيابان‌هاي ما قابل عبور نيست! مي‌گويند اگر مي‌خواهيد كازروني را در شهرهاي ديگر بشناسيد ببينيد چه كسي در خيابان راه مي‌رود چرا؟‌چون كازروني‌ها عادت ندارند در پياده‌رو راه بروند. خوب چرا ؟ ‌چون ما پياده رو نداريم ، يا توسط مغازه‌داران گرفته شده يا خراب است و بازسازي نشده است. با اين برنامه‌اي كه ما داشتيم تمام مشاغل مزاحم از سطح شهر جمع مي‌شدند مثل جوشكاري، نجاري، كمد سازي، آهنگري، تعميرگاه ماشين‌هاي سنگين، تعويض روغني و.. شما اگر تشريف ببريد شاهين شهر اگر 2 كيلو آلومينويم لازمتان باشد در شهر نمي‌توانيد تهيه كنيد و بايد برويد مجموعه‌ي صنفي كه خارج از شهر براي مشاغل مزاحم وجود دارد. در شهر ما در همين خيابان ابواسحق، كاميون و تريلي مي‌آيند كه آهن تخليه كنند شهرهاي ديگر واقعاً اين طور نيست شهر فسا سال‌ها پيش اين طرح را اجرا كرده است. يك خاصيت ديگر هم داشت كه از محل فروش اين 360 واحد صنفي درآمد خوبي براي شهرداري ايجاد مي‌شد و مي‌توانست بسياري از معضلات شهر را هم حل كند ولي متأسفانه با اين جو سازي و شانتاژ بازي‌ها طرح عقيم مانده البته ما هنوز نااميد نشده‌ايم اما حداقلش اين است كه دير شد. جناب شهردار؛ درباره‌ي درآمدهاي شهرداري يك بحث جا ماند و آن بحث ضابطه مند كردن درآمدهاي شهرداري مثل عوارض نوسازي، پروانه‌ي ساختماني و... كه از خود مردم گرفته مي‌شود چرا قبلاً ضابطه‌ي خاصي وجود نداشت! آيا توانسته‌ايد اين مشكل مردم را كه عامل بسياري از نارضايتي‌هاي مردم هم مي‌باشد، حل كنيد؟ بله، به موضوع بسيار به جا و خوبي اشاره كرديد چون يكي از مواردي بود كه اگر اشاره نمي‌كرديد واقعاً به شهرداري و شوراي اسلامي شهر ظلم مي‌شد. حقيقت امر اين است كه شهرداري‌ها مجبورند، در آمد ايجاد كنند، در طول سنوات گذشته هر شهرداري بنا به تشخيصش مواردي را براي درآمد شهرداري ايجاد كرده كه بعضي جنبه‌ي قانوني داشته و بعضي هم جنبه‌ي قانوني نداشته است. من فكر مي‌كنم يكي از بزرگ‌ترين خدمت‌هايي كه شوراي اسلامي شهر كازرون در دو سال و نيم انجام داد آن هم به كمك شهردار وقت مخصوصاً جناب مهندس صفايي اين بود كه درآمدهاي شهرداري را قانونمند كرد. هر چه درآمد در شهرداري وصول مي‌شد كه قانوني نبوده ما يا كاملاً حذفش كرده‌ايم يا قانوني اش نموده‌ايم. اين كه مي‌گويم قانوني كرده‌ايم، مراجع تعيين و تصويب کننده ی عوارض مشخص است. مجلس شوراي اسلامي، هيأت دولت و شوراي اسلامي شهرها، اين مراجع اجازه‌ي تصويب عوارض دارند. يعني اگر شوراي شهر عوارضي را تصويب كرد كه با قوانين جمهوري اسلامي مغايرت نداشته باشد، اين قانون مي‌شود و بعد ازين كه اعلام رسمي شد، قابل وصول است ما تمام درآمدهاي شهرداري را، آن‌هايي كه قانوني بودند به جاي خود، اما آن‌هايي را كه قانوني نبودند را یا قانوني نمودیم يا حذف كرديم. آخرين مورد را هم در همين يك ماه اخير حذف كرديم. چه موردي؟ چيزي بود به نام ارزش افزوده، چون قانوني نبود نامه نوشتيم به شورا كه يا قانوني شود يا حذف، كه حذف شد. و بعد ضابطه مندش كرديم، يعني راه چانه‌زني را بر آن بسته‌ايم، يكي از آن‌ها ارزش افزوده‌ي بالكن بوده يا بالكن مفيدي كه شهرداري به شهروندان مي‌فروشد، وقتي شما مي‌خواهيد روي خيابان يا پياده رو بالكني بزنيد و از بالكن به عنوان فضاي مفيد ساختمان استفاده كنيد، اين را شهرداري به شما مي‌فروشد فضا را مي‌فروشید؟ بله. فضا را مي‌فروشیم چون عملاً براي شما ارزش ملكي دارد. شما عمق مغازه‌تان 4 متر طولش 10 متر است، يعني 40 متر مغازه دارید، ولی وقتی يك متر از شهرداري بالكن مي‌خريد، زيربناي طبقه‌ي اولتان 50 متر مي‌شود پس اين فضا براي شما فضاي قابل استفاده و مفيد است، بنابراین شهرداري اين را به شما مي فروشد. ما اين را قانوني و ضابطه مند كرديم. قبلاً ما در جلسه‌ي شوراي شهر چند پرونده را با شرايط مساوي و يكسان بررسي كرديم، ديديم كه 2 ملكي كه در كنار هم بودند از يكي مثلاً متري 30 هزار تومان عوارض گرفته شده و 50 درصد آن را تخفيف داده‌اند ولي ملك مجاورش در همان سال و با همان شرايط متري 40 هزار تومان گرفته‌اند و 20 درصد تخفيف داده‌اند. 10 تا پرونده را بررسي كرديم، ديديم هيچ كدام در شرايط مساوي با هم جور نيست! چه برنامه‌اي براي حل اين مشكل داريد؟ براي حل اين مشکل يك جدولی تنظيم كرديم كه در تاريخ 13/3/83 در جلسه ی شورا به تصویب رسیده است. مثلاً براي بالكن مفيد كه قرار شد بالكن مفيد با ارزش منطقه بندي ملك ارتباط داشته باشد ـ ببينيد املاك هر شهري هر ساله توسط اداره‌ي دارايي ارزش گذاري مي‌شود يك قيمتي معادل ا تا 5/1درصد قيمت روز ملك ـ ما آمديم فرمول داديم تا ارزش افزوده‌ي بالكن ضابطه‌مند شود، اين فرمول براي پير، فقير، غني، آشنا و غريب راه چانه‌زني را بسته است. با اين فرمول برايش محاسبه مي‌كنند و وصول مي‌نمايند واين يعني جلو آن بي عدالتي‌ها و حتی جلوي سوء استفاده‌ها گرفته مي‌شود. نمونه‌ي ديگر تغيير كاربري بوده است، وقتي شما به شهرداري مراجعه مي كرديد و مثلاً مي‌خواستيد منزل مسكوني را به فضاي تجاري تبديل كنيد ، شهرداري بابت اين تغيير كاربري يك پولي دريافت مي‌كند. برای دريافت این وجه يك فرمول مشخصي نبود، بلكه چانه‌زني بوده است. از يك نفر 30 هزار تومان و از ديگري 60 هزار تومان گرفته اند. ولي الآن اين را هم در تاريخ 13/3/83 با تصویب شورای شهر فرمولي كرده ایم. البته اين‌ها اين گونه بوده كه در چند جلسه بحث مي‌كرديم و نتيجه را در يك جلسه تصويب مي‌كرديم. ديگر هر فردي به شهرداري مراجعه كند با اين فرمول با او رفتار مي‌شود يعني عدالت واقعي در دريافت عوارض. يا عوارض ديوارگذاري در حوزه‌‌ي استحفاظي حالا براي اين‌كه مردم در جريان قرار بگيرند، من در اين يك ماهه كه به عنوان شهردار وارد شهرداري شده‌ام، يك دفترچه‌اي را آماده‌كرده ام كه الآن زير چاپ است كه تقريباً تمام عوارضي را كه شهرداري از مردم وصول مي كند، گفته‌ايم چاپ شود كه هر كس مراجعه كرد به شهرداري براي گرفتن پروانه‌ي ساختماني يك نسخه‌اي را تحويلشان بدهند كه اگر آدم زرنگي باشد، خودش مي‌تواند مبلغ عوارضي را كه قرار است پرداخت كند، محاسبه نمايد. يعني ما ضمن اين‌كه درآمدهاي شهرداري را قانونمند و ضابطه‌مند كرده‌ايم، در زمينه‌ي اطلاع رساني هم برنامه داريم و چاپ شده است. يك سايتي هم طراحي شده به آدرس www.kazeroon.ir – البته خيلي هم روي آن كار نشده – كه اين فرمول‌ها روي آن سايت هم قرار خواهد گرفت كه البته يك بار هم حك شده است. جناب آقاي عسكري به عنوان آخرين سؤال بحث زباله‌ي شهري به كجا كشيد؟ بحث زباله خوشبختانه با پيگيري‌هاي سماجت گونه‌اي كه از طرف دوستان ما در شوراي شهر و شهرداري صورت پذيرفت با پيگيري‌ها و تلاش ها و با همكاري همه‌ي مسؤولين شهرستان اعم از فرماندار محترم، اداره‌ي محيط زيست، شوراي تأمين و با همكاري مردم روستاي بوشيگان ديلمي و دهنو و شوراهاي اسلامي اين دو روستا حل شد. كه البته باز هم باید ياد ‌كنم از مهندس صفايي كه حقيقتاً من لحظه لحظه با ايشان بودم و مي‌دانم چه سختي‌ها و دشنام‌ها و فشارهايي كه روي اين مسأله تحمل كرد. شب ساعت 5/1 ، چراغ خاموش ما و شهردار كازرون مجبور بودیم با هم در بيابان‌ها بگرديم و زباله‌ها را مخفيانه تخليه كنيم و برگرديم. خوب اين براي شهر و شهرداري خيلي افت است. بنده به عنوان رئيس شورا و 2 نفر از اعضاي شورا و يكي از كاركنان شهرداري رفته‌ بودیم جاده ي دوان، جلوي ما را گرفته‌اند كه آقا شما اين‌جا چه كار مي‌كنيد؟ چرا آمده‌ايد در جاده؟‌گفتيم به شما چه؟‌ منِ مسؤول امنيت نداشتم اما فردي كه معارض بنده بود امنيت داشت. البته هنوز زباله‌اي نبرده‌ايم امروز كه 11/10/84 است ماشين‌ها مشغول آماده سازي و آسفالت هستند چون به مردم قول داده‌ايم كه اگر زباله مي‌ريزيم محله‌ي شما را هم به عنوان يكي از محله‌هاي شهر قبول داريم و آباد مي‌كنيم و براي اين‌كه اعتماد مردم را جلب كنيم و باورشان شود كه ما قصد خلاف و دروغ و خلف وعده نداريم قبل از اين‌كه زباله ببريم، به آن‌ها خدماتي را مي دهيم و الآن آماده است به احتمال زياد فردا پس فردا براي دفن زباله اقدام مي‌كنيم. در آخر اگر صحبت خاصي با مردم داريد، استفاده مي‌كنيم؟ من فقط يك بحثي را در ارتباط با درآمد شهرداري يادم رفت تشريح كنم، ببينيد يك سنت غلطي در شهرداري رايج بوده، سنت چانه زنی كه من از همه‌ي شهروندان خواهش مي‌كنم، چون من به نمايندگي از آن‌ها آمده‌ام در شورا و با ديد مردمي شهردار شده‌ام آن‌چه كه اجحاف وبي‌قانوني بوده ما حذف كرده‌ايم و آن‌چه كه امروز از مردم مي‌گيريم حتماً ضابطه و قانون دارد. خواهش من از مردم اين است كه ما تا آن‌جا كه از دست مان بر می آید، تخفیف عمومی می دهیم ، كه الآن هم اعلام كرده‌ايم كه از 1/9/84 تا 20/11/84 روي 10 كد درآمديمان تخفيف داده‌ايم من خواهش مي‌كنم براي گرفتن تخفيف به اتاق شهردار مراجعه نكنند ، اين كه شهردار در رودربايستي يا فشار قرار گيرد و بخواهد درصدي تخفيف لحاظ كند اين دو ايراد كلي دارد؛ اين كه واقعاً ظلم مي‌شود. ببينيد، آن كسي كه مي‌آيد به هر عنوان تخفيف مي‌گيرد به آن كسي كه نمي‌آيد تخفيف بگيرد ظلم مي‌کند. من هم با خود عهد بسته‌ام كه تخفيف ها را عمومي لحاظ كنم و از دادن تخفيف هاي موردي خودداري كنم. من خواهش مي‌كنم مردم اين سنت غلط را كنار بگذارند و ارزش خودشان را براي چانه زدن در اين راستا هزينه نكنند و من را هم شرمنده‌ي خودشان نكنند. اگر من در شورا رأي آوردم اين را مديون بدرقه‌ي خوب مردم مي‌دانم من در آموزش و پرورش كار كردم،‌مردم كارم را ديدند و به من رأي دادند اين را قدرشناسي مردم مي‌دانم پس اين كه می گويند مردم كازرون خوش استقبال بد بدرقه هستند اين گونه نيست. حالا از همه‌ي دوستان و مردم خوب كازرون انتظار دارم که دعا كنند، خداوند اين خدمت گزار كوچكشان را كمك كند تا آخر دوره شرمنده‌ي مردم و در واقع شرمنده‌ي خدا نباشد. از شما كه حوصله كرديد قريب 2 ساعت من را تحمل كنيد تشكر مي‌كنم. از مديريت محترم نشريه‌ي شهر سبز جناب آقاي اسدزاده، تشكر مي‌كنم. ايشان را از دوستان قديمي و ياران صديق خود مي‌دانم وافتخار هم مي‌كنم به اين دوستي و براي ايشان در پست جديدشان آرزوي توفيق مي‌كنم.

عسگر اولادی در گفتگو با ماهنامه ذکر :  پرونده هشتم شهریور همچنان مسکوت!!!

حبیب الله عسگراولادی در مصاحبه با ماهنامه ذکر ارگان حزب موتلف اسلامی به مناسبت شهادت شهیدان شهریور ماه این حزب با بیان این مطلب که پس از 27 سال که از انفجار دفتر نخست¬وزیری این پرونده همچنان مسکوت است گفت:« باید از قوه قضاییه پرسید که چرا رسیدگی نمی شود . در آن زمان قوه قضاییه از امام خواسته بودند پرونده مختومه شود.» در ادامه ایم مصاحبه آمده است که شهید لاجوردی در ماه های آخر حیاتش اشاره به این موضوع نموده و خواستار باز شدن و پیگیری پرونده بوده است و شاید این نظریه درست باشد که شهادت ایشان به این دلیل باشد و همچنین شهید لاجوردی چندی قبل از شهادتش در برخورد با یکی از متهمان پرونده هشتم شهریور به او گفته بود , اگر من یک روز از عمرم مانده باشد و مسئولیت داشته باشم بالاخره تو را محاکمه خواهم نمود. آنچه در فوق آمده است گوشه هایی از مصاحبه عسگراولادی با نشریه ذکر بود. اینک من به عنوان یک شهروند این سئوال برایم پیش آمده است که چرا بایستی پرونده انفجار دفتر نخست وزیری که در آن رئیس جمهور و نخست وزیر جمهوری اسلامی ایران در آن به شهادت رسیده اند می بایست توسط مسئولین قضایی کشور آن هم در آن سال های پر از درد و رنج مختومه شدن آن را از حضرت امام خواستار شوند و چرا بعد از 27 سال از شهادت آن بزرگواران همچنان این پرونده مسکوت است؟ آیا این درخواست قبل از آن بود که هویت کشمیری مشخص شود یا بعد از آن ؟ اگر قبل از آن بود به چه دلیل بعد از آن که سازمان منافقین خلق مسئولیت آن را به عهده گرفت دوباره پی گیری نشد و براستی این سخنان آقای عسگراولادی و پیگیری شهید لاجوردی به چه معناست؟ و اگر بعد از آن بود که هویت کشمیری مشخص شد و سازمان منافقین خلق آن را به عهده گرفت دلیل این که شهید لاجوردی همچنان در پی آن بود تا این پرونده باز شود چیست؟ مگر چه کسانی در داخل در این جنایت دست داشته اند که هنوز چهره عیان نکرده اند؟ آیا مسئولان قضایی و آنان که در آن سال ها و در این سال ها در قوه قضاییه و مجریه و مقننه هستند جوابی برای این سئولات دارند ؟ اگر دارند چرا درباره آن سکوت نموده اند؟ وقتی پرونده ای به این مهمی و به این کلانی سال هاست که مسکوت مانده است ، آیا نباید انتظار داشت که پرونده هایی که از اهمیت کمتری برخوردارند به یک چنین سرانچامی دچار شوند ؟ چرایی این که چرا قبلا امام را مجبور به مسکوت کردن پرونده کرده اند به تاریخ باز می گردد اما اکنون چه کسانی خواستار باز نشدن آن پرونده هستند؟ یا این که اصلا این پرونده به فراموشی سپرده شده است؟ بسیار در طول سالیان اخیر از نام شهیدان دولت و بخصوص شهیدان رجایی و باهنر و دولت آنان به بزرگی یاد می شود ، اما آیا سزاوار است که پرونده شهادت آنان همچنان در بایگانی های دادگاه انقلاب خاک بخورد و قاتلان آنان در داخل و خارج کشور ( که با توجه به صحبت های آقای عسگراولادی در داخل نیز کسانی بوده اند که در این قضیه دست داشته اند و آزادانه در کشور تردد می کنند ) هیچ احساس ترس نداشته باشند و هیچ دادگاهی آنان را محکوم ننماید؟ اما در بخش پایانی این مصاحبه مطلبی در مورد شهادت لاجوردی است که آن را مربوط به همین قضیه می داند و آن هم تنها به این دلیل که ایشان خواستار بازگشایی و بررسی این پروند بوده است. بعد از شهادت شهید مظلوم دکتر بهشتی و 72 تن از یاران امام در انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی در هفتم تیر ، و سپس ترور نافرجام مقام معظم رهبری فراریان مغضوب ملت ، منافقین خلق و بنی صدر خائن و ملی گراهای طرفدار او و سلطنت طلبان و آمریکا و اسرائیل و سایر دشمنان انقلاب ، با خوشحالی تمام این گونه اعلام نمودند که برای خمینی تنها دو نفر دیگر مانده ، رجایی و باهنر ، که با از پای درآمدن آنان انقلاب اسلامی سقوط خواهد نمود و به همین دلیل دست به انفجار دفتر نخست وزیری زدند و تنها ساعتی بعد از انفجار ، سازمان منافقین خلق مسئولیت آن را به عهده گرفت . حال سئوال این است که مگر هنوز هم منافقین در راس امورند یا هنوز هم بعد از متلاشی شدن آنان در پی حمله آمریکا به عراق و ناپدید شدن مسعود رجوی خان بلامنازعشان مسئولین از آنان می ترسند؟ اکنون از قوه قضاییه میخواهیم که بار دیگر این پیرونده را مورد بازبینی قرار دهد و مرتکبان آن را که در داخل هستند محکوم نماید و با شدت با آنان برخورد نمایدو از دولت عدالت محور می خواهیم تا آن را پی گیری نماید. محمد مهدی اسدزاده

گفتگو اختصاصي شهر سبز با شهردار كازرون

تشكر مي‌كنم از اين‌كه قبول فرموديد وقتتان را در اختيار ما و خوانندگان عزيز گذاشتيد جناب عسكري اولين را كه شايد سؤالي خيلي از مردم باشد اين گونه مطرح مي‌كنم كه شما به عنوان يك معلم و فرهنگي چرا مسؤوليت شهرداري را پذيرفتيد، با اين كه شما جايگاه رياست شوراي شهر را برعهده داشتيد كه ناظر بر عملكرد شهرداري است؟ بسم الله الرحمن الرحيم، تشكر مي‌كنم از اين‌كه تشريف آورديد و وقت خوددتان و نشريتان را در اختيار من گذاشتيد. حقيقتاً اين جريان به 5/2 سال پيش برمي گردد. زماني كه بنده براي عضويت در شوراي شهر نام نويسي كردم. البته من اين را در جلسه‌ي معارفه هم توضيح دادم كه يكي از دوستاني كه قصد نام نويسي در شوراي شهر داشت من خدمتشان رسيدم و با هم صحبت كردي، خدمتشان رسيدم و گفتم فلاني من به درد شوراي شهر مي‌خورم يا نه؟ گفت؟ چقدر حاضري وقت بگذاري؟ گفتم حاضرم خودم رو وقفش بكنم. گفت كه بقيه شرايطش را داري. حالا با توجه به اين‌كه يك مدت من در كار عمران شهري و ساخت و ساز ساختمان كار كرده بوديم و از يك طرف هم كار مديريتي كه من در سطوح مختلف در آموزش و پرورش كرده بودم اين توان را در خودم ديدم كه بيايم و نام نويسي كنم با اين ديد كه خودم را وقف خدمت به شهر بكنم. يك شرط هم قائل شدم و آن اين‌كه اگر بين كساني كه نام نويسي مي‌كنند براي شوراي شهر، 7 نفر كه شرايط‌شان از شرايط من بهتر است نام نويسي كردند من كنار مي‌كشم. بعد هم ديديم كه متأسفانه مردم و جمعي از صاحب نظران نيامدند و استقبال نكردند. به هر صورت من به عنوان نفر اول شورا و بعد هم رئيس شورا انتخاب شدم. 2 شهردار را در طول اين مدت با آن‌ها خداحافظي كرديم يكي آقاي بنايي بود يكي هم آقاي صفايي. حالا وقتي خواستيم اين شهردار سوم را انتخاب بكنيم كه البته از بين آن دوشهردار، يكي را انتخاب كرده بوديم يكي از قبل بود كه ما او را ابقاء كرده بوديم. اين سؤال براي اكثر كساني كه ما سراغشان مي‌رفتيم پيش مي‌آمد كه شهردار قبلي چرا رفت؟ يكي هم زمان كوتاهي كه مانده بود به پايان دوره‌ي شوراهاي اسلامي كه قطعاً با پايان دوره‌ي شوراها، شهردار هم بايد عوض شود. يعني دوره‌ي خدمت شهردار با شورا تمام مي‌شود، افرادي كه در نظر ما بودند و شرايط مناسب براي شهردار شدن داشتند و نياز نبود يك مدتي در اينجا كارآموزي كنند نپذيرفتند شهردار شوند چون مي‌دانستند براي يك مدت كوتاهي مي‌آيند و تا بخواهند برنامه‌هايشان را اجرا كنند بايد خداحافظي كنند و فرصت پرداختن به برنامه ريزي و كار ندارند، از طرفي هم دوستان عضو شورا، بزرگان شهر، روحانيت شهرستان، امام جمعه ي شهرستان، فرماندار شهرستان، با اين طرز تلقي و برداشت كه بنده در اين 2 سال و نيم كه ارتباط تنگاتنگي با شهردارها داشته‌ام بر برنامه‌هاي در دست اجرايي شهرداري اشراف كامل دارم بنده را علي رغم ميل باطني خودم كانديداي اين پُست كردند كه بعد از خيلي سبك و سنگين كردن‌ها با همان ديدگان 2 سال و نيم پيش پذيرفتم كه بايد خودم را وقف اين كار بكنم و بايد دِينم را به مردم، نظام وانقلاب ادا كنم. به هر حال شما در زمينه‌ي مسائل فني و شهرسازي تخصص نداريد چه تدابيري براي جبران اين مسئله انديشيده‌ايد؟ ببينيد، شهرداري يك سازماني است كه نياز به يك مدير دارد و به نظر بنده قبل از اين كه شهردار بخواهد تخصص عمراني يا شهرسازي داشته باشد، بايد يك مدير توانمند باشد. حالا بنده ادعا نمي‌كنم يك مدير توانمند هستم ولي اين كه الزاماً شهردار بايد متخصص عمران يا شهرسازي باشد چنين چيزي حتي در قانون هم پيش‌بيني نشده است. در مسائل فني و شهرسازي هم بدون اطلاع نبايد باشد يا اين‌مشاوريني داشته باشند كه خوشبختانه در شهرداري كازرون معاون اجرايي‌مان مهندس عمران است با سابقه‌ي 4 سال شهرداري. جناب آقاي مهندس دهقان 4 سال شهردار بالاده بوده‌اند و معاون شهرسازي‌مان هم فوق ليسانس شهرسازي دارد يعني بنده ابتداي كار يك مهندس عمران و يك مهندس شهرساز را به عنوان معاونين شهرداري در اختيار دارم كه مطمئناً از نظر مشورتي و تخصصي از آن‌ها استفاده مي‌كنم. علاوه بر اين در يك سال گذشته تعدادي از نيروهاي متخصص را وارد بدنه‌ي شهرداري كرده‌ايم كه من با تشكيل شوراي فني مسائل فني شهرداري را نظات مي‌كنند. آقاي شهردار؛ همان طور كه مي‌دانيد شهرداري نهادي است كه ارتباط بسيار زيادي با مردم دارد؛ مرام و شيوه‌ي برخورد خود شهردار در مواجهه با مردم يك نكته‌ي اساسي است. شما جزو شهرداراني خواهيد بود كه در اتاق خود مي‌نشينيد تا مردم به سراغتان بيايند يا اين‌كه شما به ميان مردم رفته و با برگزاري جلسات مختلف در بين مردم و خارج از دفتر شهرداري با آنان ارتباط برقرار كرده و مشكلاتشان را پيگيري و حل مي‌نمائيد؟ ببينيد حقيقت مسأله اين است كه من از روز اولي كه وارد شهرداري شدم سياست‌ درهاي باز را پيش گرفتم. اين كه شهردار روزهاي به خصوصي ملاقات عمومي داشته باشد را كنار گذاشتم و گفته‌ام هر روزي كه من در اداره هستم درِ اتاقُ من باز است حالا جز در موارد خاص و استثنايي مثل زماني كه جلسه‌ي كاري داشته باشم. و حتي براي كوچك‌ترين امضاء، مردم حق دارند با دست خودشان نامه را بياورند تا من امضاء كنم پس هيچ فاصله و حائلي بين من و مردم وجود ندارد و مردم خيلي راحت مي‌توانند به من مراجعه كنند هم حرفشان را بزنند و هم كارشان را انجام بدهند. اين يك مطلب و يكي اين كه من هم مثل مردم زندگي مي‌كنم من با ماشين خودم رفت و آمد مي‌كنم، خريد مي‌كنم، يعني زندگي عادي و روزمره‌ي خودم را انجام مي‌دهم، در مساجد و مجالس مي‌روم، در نماز جمعه و جماعات شركت مي‌كنم بنابراين من آن ارتباط عادي كه به عنوان يك شهروند با مردم داشته‌ام را حفظ مي‌كنم و حفظ كرده‌ام. ارتباط شهروندي با مردم دارم نه حالا از جايگاه شهرداري ضمن اين‌كه بنا دارم حتماً در مجالس مساجد يا كانون‌هيا فرهنگي كه فضاي مناسب فراهم شود شكرت كنم و با مردم صحبت كنم در طول روز هم بعضاً سر پروژه‌هاي اجرايي حاضر مي‌شودم، سركشي مي‌كنم و فكر مي‌كنم مردم با توجه به اين‌كه بنده را مي‌شناسند و تا حالا هم خيلي راحت به من دسترسي داشته اند از نظر ارتباط با مردم مشكلي نداشته باشم. جناب عسكري؛ در مورد ميزان و چگونگي نظارت شخص حضرت عالي بر عمل كرد پرسنل و نيز پروژه‌هاي عمراني است اين نظارت چگونه است؟ اين دو بحث است: يكي نظارت اداري روي كاركنان اداري و آن‌چه مربوط به سازمان اداري شهرداري مي‌شود كه خوب است شما بدانيد كه من روز اولي كه آمدم يك جلسه‌اي با تمام كاركنان گرفتم و با آن‌ها صحبت كردم و هر هفته شنبه‌ها صبح مراسم داريم يك هتفه در ميان خودم مسائل اداري و جاري را بحث مي‌كنم و يك هفته از وجود علما استفاده مي‌كنيم براي ارشاد و راهنمايي و بيان مسائل اخلاقي و اجتماعي چون فكر مي‌كنم نظارت را بايد از درون ايجاد كرد و وقتي كاركنان ما در اداره‌ خدا را شاهد و ناظر بر اعمالشان بدانند مسائل راحت‌تر حل مي‌شود. صحبت همين هفته‌ي من اين بود كه در مراسم هفتگي اين آيه را كه مي‌فرمايد:هو معكم اين ما كنتم» را براي همكاران اداري بحث كردم كه اگر خدا را ناظر بر اعمال خودمان ببينيم اين بهترين نوع نظارت است. از طرفي برنامه داده‌ام مثلاً در مورد استعلام‌ها، صدور پروانه‌ برنامه‌ريزي كرده‌ايم كه زمان اين ها را به حداقل زمان ممكن برسانيم. الآن برنامه‌اي كه ما اعلام كرده‌ايم گفته‌ايم براي صدور پروانه در صورتي كه مالك مشكلي نداشته باشد در حداكثر يك هفته انجام بگيرد و استعلام‌هايي كه افراد مراجعه مي‌كنند و براي بانك، محضر يا جاهاي مختلف مي‌خواهند تقريباً يك روزه شده است. يعني امروز اگر كسي مراجعه كند فردا كار كارشناسي آن انجام مي‌شود.و اگر مشكلي نداشته باشد پاسخ را مي‌گيرد و از شهرداري خداحافظي مي‌كند. نظارت بر كارهاي اجرايي را ما براي هر پروژه يك مهندس ناظر گذاشته ايم از همان مهندسيني كه در يك سال گذشته استخدام كرده‌ايم ولي من خودم حتماً به پروژه‌ها سر مي‌زنم حتي بعضي مواقع روزي 2 بار، اساساً برنامه‌ي بنده اين است كه صبح تا ظهر را براي حضور در اداره گذاشته‌ام تا آن جايي كه ممكن باشد پاسخ‌گوي مردم باشم كه با در بسته مواجه نشوند كه البته اين زمينه‌ي ايجاد درآمد بيشتري براي شهرداري را فراهم مي‌كند، سركشي به پروژه‌هاي عمراني و بازديدهاي فني را گذاشته‌ايم براي بعدازظهرها، جلساتي را كه با كاركنان و مسؤولين قسمت‌ها داريم براي بعدازظهرها و شب‌ها گذاشته‌ام اين است كه من از جمعه، پنج شنبه و بعدازظهر و شب‌ها گذاشته‌ام تا بتوانم بر مجموعه‌ي شهرداري و پروژه‌هيا عمراني نظارت كنم. در صحبت‌هايتان درباره‌ي مسائل مالي و بودجه‌ي شهرداري صحبت كرديد؛ بودجه‌ي يك سال شهرداري چه ميزان است؟‌آيا كفاف حل مشكلات عمراني، فرهنگي و اداري شهرستان را مي دهد؟ در جواب سؤال شما بايد عرض كنم كه اولاً براي اطلاع شما و شهروندان محترم بايد بگويم كه شهرداري‌ها خودكفا هستند. يعني دولت تحت عنوان عمران شهري بودجه‌ي خاصي را لحاظ نمي‌كند و اگر هم لحاظ كند خيلي مبلغش اندك است و قابل به حساب آمدن نيست. شايد آن‌چه كه دولت به عنوان خانواده‌هاي شهرداري كازرون قرار مي‌دهد از 2 درصد بودجه‌ي شهداري كازرون تجاوز نكند، اين يك مطلب و ديگر اين كه، يك بحثي داشتيم تحت عنوان عوارض سوخت و محصولات نفتي كه اين هم متأسفانه در هزينه‌ي عوارضي كه قرار گرفته و عوارض گمركي، سهمي كه به شهرداري‌هايي مثل كازرون تعلق مي‌گيرد در مقايسه با آخرين سال خيلي كم است يعني شهرداري‌هايي مثل كازرون ضرر كرده‌اند كه همين مبلغ هم به موقع وصول نمي‌شود مثلاً امسال در بودجه‌ي ما چيزي حدود 16 درصد كل بودجه را از محل تجمع عوارض نوشته‌ايم كه تا الآن بيش از 8 درصد آن پرداخت نشده است. بعد از اين توضيحات عرض كنم كه ما در سال 83، 2 ميليارد درآمد داشته‌ايم اما سال 84، 3 ميليارد و 15 ميليارد تومان بودجه نوشته‌ايم كه تا امروز بايد حدود 2 ميليارد و پانصد ميليون تومان آن وصول شده باشد ولي متأسفانه تا امروز بيش از يك ميليارد و 700 ميليون تومان آن وصول نشده است ولي امسال همه‌ي شهرداري‌ها حتي شهرهاي بزرگ باكمبود درآمد روبه رو بوده‌اند و اين مسأله كه كازرون ما كه بيشترين درآمدها را عوارض ساخت و ساز تشكيل مي‌داده است متأسفانه بيشتر محسوس شده به طوري كه ما تا به امروز حداقل حدود 700، 900 ميليون تومان از برنامه هاي پيش بيني شده خودمان عقب هستيم و حالا اگر كل 3 ميليارد تومان هم وصول مي‌شود باز هم اين بودجه براي يك سال كفاف مشكلات و نيازمندي‌هاي شهر را نمي‌دهد. ببينيد سرانه‌ي يك شهروند تهراني – در مسائل شهرداري – حدود 135 هزار تومان است در صورتي كه سرانه‌ي يك شهروند كازروني اگر 3 ميليارد بودجه‌ي ما محقق بشود، حدود 30 هزار تومان مي‌شود يعني تقريباً چيزي حدود يك پنجم شهروند تهراني. معلوم است با توجه به عقب ماندگي‌هايي كه شهر ما دارد بودجه‌‌ي شهرداري كازرون يا درآمد شهرداري كازرون كفاف نيازمندي‌هاي شهر را نمي‌دهد. باز خوب است بدانيد از اين 3 ميليارد چيزي حدود يك ميليارد و 200 ميليون تومان آن هزينه‌هاي جاري شامل حقوق و ... شهرداري است و سالي مثل امسال كه ما كسري بودجه داريم همه‌ي اين كسري متوجه مسائل عمراني مي‌شود. يعني اگر ما تا پايان سال اگر به درآمد 2 ميليارد و پانصد ميليوني برسيم كه بعيد مي‌دانم، اين 500 ميليون كسري بودجه از مسائل عمراني كسر مي‌شود بنابراين با اين پول شهرداري متأسفانه نمي‌تواند خدماتي كه شايسته‌ي شهروندان است ارائه نمايد. يعني با اين وضع خيلي از مسائل و مشكلات عمراني شهرستان حل نخواهد شد؟ بله، من يك مثال مي‌زنم براي اين كه شما و شهروندان محترم موضوع را بهتر درك كنيد. ما امسال چيزي حدود 700 ميليون تومان گذاشته‌ايم براي آسفالت، اين بودجه را تقسيم كرده‌ايم و مشخص نموده‌ايم چه ميزان سهم خيابان‌ها و چه ميزان سهم كوچه‌ها است. چقدر براي زير سازي و چه ميزان براي روكش بايد هزينه شود. تا آن‌جايي كه من حضور ذهن دارم چون اعداد و ارقام را آماده نكرده‌ام كه ارائه بدهم، چيزي حدود 240 ميليون براي روكش خيابان‌ها پيش بيني كرده‌ايم كه اين ميزان فقط بخشي از 5 خيابان ما را روكش مي‌كند يعني بخشي از خيابان خرمشهر، قدمگاه، براتي، بلوار امين‌الدين، خيابان فلسطين در برنامه‌ي ما بوده‌اند در صورتي كه 3 ميليارد محقق شود. مشكلات ديگر شهرداري چيست؟ شهرداري كازرون، مي‌شود گفت بزرگ‌ترين مشكلش نداشتن نيروهاي جوان و متخصص بوده‌است كه ما بخشي از اين مشكل را حل كرده‌ايم ولي هنوز هم اين مشكل وجود دارد. چون بيشترين ساختار نيروي انساني شهرداري را نيروي حداكثر با مدرك ديپلم و فوق ديپلم تشكيل مي‌دادند و تعداد نيروهاي ليسانس شهرداري از تعداد انگشتان يك دست تجاوز نمي‌كرده‌است. بنابراين امروزه كه بسياري از مسائل شهرو شهرداري نيازمند به نيروهاي متخصص است، بزرگترين مشكل شهرداري كمبود نيروهاي متخصص است كه البته در دو سال گذشته با همكاري شهردار سابق و شوراي شهر توانسته‌ايم يك مقدار در جهت جبران اين مشكل تلاش كنيم. ضماناً جا دارد از زحمات همه كاركنان شهرداري كه تمام تلاششان را گذاشته‌اند براي رفع اين مشكلات كمال تشكر را داشته باشيم. در بين صحبت‌هايستن درباره‌ي چگونگي تأمين بودجه‌ِ شهرداري اشاراتي داشتيدحال اگر بخواهيد دقيقاً بگوييد كه راه‌هاي درآمد شهرداري چيست و براي افزايش اين درآمد چه راه‌كارهايي وجود دارد، توضيح بيشتري دهيد؟ ببينيد كازرون يك شهري است كه كارخانه ندارد چون بعضي از شهرها مثل مرودشت، يك ميليارد كمتري يا بيشتر از كارخانه‌هاي داخل شهر عوارض مي‌گيرند، شهرداري كازرون از داشتن چنين درآمدي محروم است پس بيشترين فشار درآمدي شهرداري به دوش مردماست يعني هر راهكار جديدي هم بخواهيم برنامه‌ريزي كنيم باز دستمان در جيب مردم است. عوارض ساخت و ساز را تغيير دهيم بايد از جيب مردم بيرون بيايد اگر حتي زمين تفكيك كنيم و بفروشيم يا تغيير كاربري دهيم فشار بر مردم تحميل مي‌شود يعني حقيقتاً شايد بگويم راهي نمانده كه ما بخواهيم فشار بيشتري به مردم بياوريم. خيلي هم در اين زمينه بحث كرده‌ايم و بحث شده. با شهرداري‌هاي مجاور صحبت‌ كرده‌ايم، موقعي كه بنده در شورا بودم نامه نوشتم به شوراهاي مختلف همجوار كه شما چه كار كرديد براي ايجاد درآمد به يك نتيجه‌ي مشخص واقعاً نرسيديم، كه درآمدي ايجاد شود كه فشار به مردن نيايد. از همين طريق هم دعوت مي‌كنم از همه‌ي عزيزان صاحب نظر در شهرستان يا خارج از شهرستان اگر راه‌كاري مي‌توانند ارائه دهند كه به افزايش درآمد شهرداري كمك كند، ما را از نظريات خودشان محروم نكنند بنده هم قول مي‌دهم كه گوش شنوا باشم براي نظرات كارشناسي عزيزان. جناب شهردار، به مسائل زير عمراني شهر هم بپردازيم. متأسفانه روندي كه در چندين سال گذشته در دوران مديريت شهرداران گذشته بحث از بين بردن پوشش گياهي در سطح شهرستان است و شهرداران به بهانه‌ي مزاحمت براي كابل‌هاي برق در خيابان‌ها درخت‌هاي موجود را قطع مي‌كنند.ولي جايگزيني براي اين درختان قطع شده به كار نمي‌برد واگر جايگزيني باشد بوته‌هاي شمشاد است كه هيج سنخيتي با آب و هواي شهرستان و محيط اقليمي كازرون ندارد، با اين كه درختاني مثل نارنج، كاج و... عامل زيبايي و شادابي شهرستان است ولي استفاده نمي‌شود. مثلاً اگر به پارك آزادي دقت كنيد در پوشش گياهي اين پارك درختي متناسب با اقليم كازرون وجود ندارد. راه كار شما براي ترميم و جايگزين واصلاح وضع موجود چيست؟ و خصوصاً در زمينه‌ي آبياري درختان باقي مانده در سطح شهرستان؟ بحث شما چند جهت دارد شهرداران گذشته هيچ كدام درختان را به علت مشكل سيم‌هاي برق قطع نكرده‌اند، اين قطع درختان توسط اداره‌ي برق صورت گرفته است. براي گرفتن مجوز كه با شهرداري هماهنگ مي‌كنند؟ خيلي هم كاري به مجوز ندارند. البته يك توجيه دارند. درختاني كه قبلاً در شهرستان كازرون غرس شده از جمله اُكاليپتوس، اين‌ها اساساً درخت شهري نيستند . اين قطعاً براي تيرهاي چراغ برق مشكلاتي به وجود مي آورند كه شركت برق هم براي جلوگيري از حوادث مجبور است اين‌ها را قطع كند. يك مطلب هم راجع به تنوع گونه‌هيا درختي است. ببينيد شهر كازرون شهري است كه فاصله‌ي فصل‌ها در آن محسوس نيست يعني بهار، تابستان، پاييز و زمستان را خيلي نمي‌توانيد از هم تشخيص دهيد. وجود درختان خزان پذير در پارك‌ها باعث مي‌شود كه مردم فاصله و تفاوت فصل‌ها را درك كنند اين خوب است ولي اگر ما بياييم در سطح شهر همه نارنج بكاريم خستگي مي‌آورد. پس تنوع هم در درختكاري لازم است. اما برنامه‌هاي ما؛ لازم است اين را هم بگويم وقتي من صحبت مي‌كنم راجع به يك گذشته‌ي 2 سال و نيم است و آينده‌ي يك سال و نيم. يك مشكلي فضاهاي سبز شهري در كازرون داشته تأمين آب براي آبياري آن‌ها بوده است كه بعضي جاها به دفعات درختكاري ضده اما چون خوب آبياري نشده است اثري از درخت‌ها هم باقي نمانده است. ما در اين دو سال و نيم روي مسأله‌ي آبياري فضاهاي سبز برنامه‌ريزي كرديم و كار اصولي انجام داديم چون شهرداري مجبور بوده اكثر فضاهاي سبزش را يا با تانكر آبياري كند يا با آب شرب كه مي‌دانيد آب شرب يك چيز قيمتي است و نمي‌توان آن را صرف آبياري فضاي سبز كرد. ما آمده‌ايم با توسعه‌ي چاه‌هايي كه شهرداري حفر كرده در سطح شهر و الآن حدود 7 چاه داريم و يك چاه ديگر هم مجوز حفاري گرفته‌ايم و عن قريب در چند روز آينده عمليات اجرايي آن شروع مي‌شود در بلوار 1100 شهيد جلو ترمينال برنامه‌ي ما اين بوده است كه اولاً آبياري فضاي سبز را به وسيله‌ي آب شرب جدا كنيم ودوم اين كه آبياري فضاي سبز را سيستمي و به اصطلاح قطره‌اي كنيم كه هم بهتر آبياري انجام شود و هم مقرون به صرفه‌تر است و هم از لحاظ نيروي انساني هم بهتر است. اين كار انجام شد؟ بله. چيزي حدود 22 كيلومتر آبياري فضاي سبز را قطره‌اي كرده‌ايم. در چه قسمت‌هايي از شهر؟ از دانشگاه تا ميدان امام حسين(ع)، خيابان خرمشهر تا ميدان كارگر، پياده رو خيابان شهيد باهنر، بلوار جمهوري، مجموعه‌ي فضاي سر سبز تپه‌ي سنگ شاه كه خودش حدود 8 هكتار است و مقداري از خيابان شهيد پيرويان، خيابان شهيد مطهري، خيابان بسيج، خيابان بهار آزادي. البته همه‌ي موارد الآن حضور ذهن ندارم كه بيان كنم. حتي جديداً اگر ما پياده روسازي يا خيابان كشي مي‌كنيم و مي‌خواهيم درخت كاري كنيم حتماً ابتدا لوله‌هاي قطره‌اي آن را انجام دهيم پياده رو مي‌سازيم واين كاري است كه در جهت حفظ و نگهداري فضاي سبز بسيار مؤثر است. برنامه‌اي هم كه در حال حاضر براي توسعه‌ي فضاي سبز داريم اين است كه يك 22 هزار متري زمين انحصاري خيابان شهيد چمران داريم كه مالكيت آن متعلق به شهرداري است من با مسؤولين فضاي سبز صحبت كرده‌ايم و با آن‌ها از آن‌جا بازديد كرديم و سفارش 5 هزار اصله درخت زيتون داده‌ام هم براي جبران درختاني كه در تپه‌ي سنگ شاه ممكن است كور و خشك شده باشد و هم ايجاد فضاي سبز جديد. مي‌دانيد كه زيتون درختي است كه در كازرون خوب جواب داده و با آب كم و هم با گرماي كازرون سازگار است و در آينده هم مي‌تواند ايجاد درآمد كند و هم اين‌كه فضاي سبز جنگلي خوبي باشد. در قسمت كوي فاطمه زهرا زير خيابان خرمشهر يك منطقه‌ي قابل ملاظخ‌اي را ما زمين با مالكيت دولت داريم كه براي باغ نارنج درنظر گرفته‌ايم كه اختصاص داده‌ايم به درختان نارنج يعني گفته‌ايم آن‌جا بايستي فقط درختان نارنج كاشته شود. ما در 2 سال و نيم گذشته نه يك اصله اكاليپتوس در فضاي شهر غرس كرده‌ايم و درختاني كه غرس كرده‌ايم عمدتاً نارنج بوده‌اند و درختان سايه دار. ببينيد نارنج با تمام حسنش سايه ندارد ما در بوستان مرداني سال گذشته مقداري درخت غرس كرديم كه همه‌ِ آن‌ها درختان خزان پذير هستند ولي در تابستان درختان سايه‌دار هستند چون ورودي شهر است و مهمان‌پذير است و طراحي خوبي هم انجام شده و پيمان‌كاران هم الآن مشغول به كار هستند و ما در نظر داريم آن‌جا را تا شب عيد ان‌شاءالله آماده‌ي بهره‌برداري كنيم البته نه همه‌ي بوستان ولي چيزي حدود يك پنجم بوستان را. يك برنامه‌اي هم كه براي توسعه‌ي فضاي سبز داريم و از اين‌جا و اين موقعيت استفاده مي‌كنم و از طريق نشريه‌ي شما به اطلاع افرادي ذي نفع مي‌رسانم، ما يك مقدار زيادي تپه در اطراف شهر داريم كه كه خوب بارها و بارها مردم و حتي خود شما در نشريه‌تان نوشته‌ايد كه چرا نمي‌آييد اين تپه‌ها را سبز كنيد و يادم هست كه يك بار مقاله‌اي نوشته بوديد كه با بسيج كردن نيروهيا بسيجي اين تپه‌هما را سبز كنيد. بله من مي‌توانم در عرض يك ماه با استفاده از همكاري دوستان بسيجي همه‌ي اين تپه‌ها را درخت كاري كنيم اما اين تپه‌ها مالك حقيقي و حقوقي دارد و تا مسأله مالكيت آن‌ها را حل نكنيم نمي‌توانيم زير پوشش درختكاري قرارشان بدهيم. من يك پيشنهاد مي‌دهم به مالكين اين تپه‌ها اگر بيايند براي تبديل آن‌ها به باغ باغ زيتون اقدام بكنند من قول مي‌دهم مسأله‌ي آب آن را تأمين بكنم. آب از ما، كار از آن‌ها وسود براي آن‌ها. فقط تنفس اكسيژن و هواي پاك و فضاي سبزش براي مردم كازرون. من رسماً اعلام مي‌كنم اين مسأله بارها در شورا هم بحث شده مالكين تپه‌هاي مشرف به گلستان سيد محمد نوربخش اگر براي تبديل اين‌ها به باغ زيتون اقدام كنند من قول مي دهم مسأله‌ي آب آن كه مسأله‌ي مهمي است حل كنم. خواهش مي‌كنم اين مطلب را از قول بنده به شهروندان محترم اعلام كنيد كه به كوچك‌ترها و افرادي كه در كوچه و خيابان برخورد مي‌كنند كه دارند به فضاي سبز آسيب مي‌رسانند تذكر بدهند و آموزش دهند. ما در خيابان بسيج آبياري قطره‌اي كرده‌ايم ولي هر روز اين لوله‌ها را از هم جدا مي كنند. در زير خاك كرده‌ايم با انبردست شير آب را مي‌بندند يا باز مي‌كنند ما مجبور شده‌ايم قفل بزنيم. يا مثلاً لوله‌هاي قطره‌اي را از هم جدا كرده و شروع مي‌كنند به آبياري اطراف خوب اين لوله‌ها اگر يك دفعه از هم جدا د ديگر به درد نمي‌خورد پس خواهش من اين است كه مردم مخصوصاً مغازه داران براي اين‌كه نماي مغازه‌شان باز شود درختان را از بين نبرند، ما پي‌گيري و شكايت مي‌كنيم ولي اين جبران نمي‌كند. وقتي يك درخت نارنج 15،‌5 يا 20 ساله را قطع كردند اگر من 400 هزار تومان هم جريمه از آنان بگيرم فايده ندارد، اين را خواهش مي‌كنم كه همشهريان عزيز به اين مسأله عنايت داشته باشند. شهرداري را مالك فضاي سبز ندانند فضاي سبز مال خودشان است و در حفظ و نگهداري آن كوشا باشند. يك زماني مردم خودشان براي آبياري درختان اطراف منزل شان اقدام‌ مي‌كردند. حالا پول آب هم گران شده مردم درختان كنار خانه‌شان هم آب نمي‌دهند. جناب شهردار، با توضيحاتي كه داديد ولي مردم شاهد هستند كه فضاي سبز و پوشش گياهي خيابان‌ها بسيار ناچيز است و يا اصلاً‌وجود ندارد. حتي خيابان‌هاي اصلي شهر و اين در خور نام و سابقه‌ي كازرون نيست؟ دليل چيست و راهكار احياي شهر سبز؟ ببينيد براي فضاي سبز خيابان‌ها، شهرداري هر سال هزينه مي‌كند ولي متأسفانه اين درختان كه هر ساله كاشته مي‌شود نمي‌مانند، علت عمده‌اش هم عرض كردم بيشتر كساني كه نماي مغازه‌هايشان، بااين درختان از بين مي‌رود مانع رشد اين درختان مي‌شوند. خيلي‌هما قطع مي‌كنند، باغچه را موزائيك مي‌كنند و به طرق مختلف از رشد آن جلوگيري مي‌كنند. شهرداري مجبور است هر ساله درختاني بكارد تا از هر صدتا درخت حداقل 20، 30 اصله بماند. يك مطلبي هم هست كه مي‌تواند يك عامل دوم شود. خيابان امام خميني(ره) خيابان بواسحق، خيابان محمد و بعضي از خيابان‌هما در طرح تفصيل شهر، تعريض دارند واين تعريض به تدريج انجام مي‌شود چون شهرداري توان اين كه يك دفعه ساختمان‌ها را بخرد و خراب كند و آباد سازد و ندارد چه كار مي‌كندۀ‌مجبر است منتظر بماند وقتي مردم خواستند ساخت و ساز كنند اين‌ها را عقب بنشاند و همين عامل باعث شده بعضي از خيابان‌هاي ما بدون درخت باشد. مثلاً در خيابان امام خميني(ره) شهرداري حتي گودال هم كند كه درخت بكار ولي، خودمان گفتيم اين كار را انجام ندهيد الان ما جلو مخابرات واقع در خيابان امام خميني(ره) تعريض كرده‌ايم خوب مجبور شده‌ايم چند درخت را قطع كنيم، البته به جاي آن درخت جديدي مي‌كاريم ولي اگر در خيابان امام خميني(ره) قبل از تعريض درخت كاري كنيم مثلاً 2 سال ديگر بعد از تعريض قطع شوند. الآن من دارم پيگيري مي‌كنم كه هلال احمر عقب نشيني كند، اگر اين كار عملي شود چند درخت ديگر هم قطع مي‌شود. البته آن جاهايي كه عقب نشيني و تعريض ندارد شهرداري فضاهاي خالي را درخت كاري خواهد كرد وحتي من اصرار دارم كه خاك را عوض كنند. خيلي از حاشيه‌هاي ما اگر مقداري حفاري كنيم به آوار مي‌رسيم، خاك مناسب نيست تأكيد خود من اين است كه هر كجا خواستند درخت بكارند وخاكش مناسب نبود عوض كنند واز بيرون خاك بريزند. در بين صحبت‌هايتان به مجموعه‌ي بوستان مرداني اشاره كرديد. بالاخره خودتان و مردم شاهد جفا به مرداني هستيد. بوستان مرداني قرار بود به يك مجموعه‌ي فرهنگي و ادبي تبديل شود، قرار شد آرامگاه مرداني و مقبره‌اش محفل ادب دوستان گردد، فرهنگ سراي مرداني ساخته شود ولي امروز حتي بر سر مزار مرداني چراغي براي روشنايي در شب نيز وجود ندارد!ورودي بوستان محل تحمع ميني‌بوس و سواري‌هاي خطي بين شهري شده است، بالاخره چه وقت سروساماني به مجموعه‌ي بوستان مرداني داده خواهد شد؟ يك جلسه‌اي هفته‌ي گذشته سه شنبه در شيراز برگزار شد تحت عنوان دبير خانه كنگره‌ي مرداني كه قرار است يك بزرگداشت 2 روز (يك روز در شيراز و يك روز در كازرون) برگزار شود، شركت داشتم من در جلسه اين شعر مرداني را خواندم كه (كازرون شهر سبزي كه اينك خزان است) متأسفانه اين خزان دامن خود مرداني را هم گرفته است چرا چون دامن شهرداري را گرفته است. روزي كه مرحوم مرداني زنده بود با پاي خودش در اين بوستان حاضر شد و كلنگ زد تحت عنوان فرهنگ‌سراي مرداني بعد شد مقبره‌ي مرداني، خوب خيلي بحث‌هما شد كه بزرگان پول مي‌دهند، كمك مي‌كنند، مساعدت مي‌نمايند كه متأسفانه تا امروز جز آن‌چه شهرداري پيگيري كرده يك ريال از كسي و جايي مساعدت مالي نشده است. اما آن‌چه كه شهرداري انجام داده يك مثنوي طولاني است: نگاه كنيد روزي كه اين بوستان را كلنگ زدند و روزي كه مرداني مدفون شد اين بوستان با ورودي شهر فاصله داشت يعني ما يك جاده‌ي قديمي داشتيم جلو باغ استوان رد مي‌شد و درِ اين باغ در اين جاده باز مي‌شد بين اين جاده‌ي قديمي تا ورودي شهر زميني است كه اين زمين به اضافه‌ي خود جاده‌ي ورودي شهر مالك داشت و مالك مدت‌ها بود مصرانه پيگير مطالبه‌ي حقوقش بود و دنبال اين بود كه در اين زمين كه مساحتش هم قابل ملاحظه بود مجوز ساخت و ساز بگيرد كل اين زمين حدود 7 هكتار است. اين 72 هزار متر مالك داشت كه يك بخش شده بود ورودي شهر و رمپ ورودي فرهنگ شهر و فضاهايي كه درخت كاري شده، محل استقرار همين ماشي‌هايي كه شما اشاره كرديد و بخشي از زمين بيمارستان مترو كه صحرايي كه آن‌جا مستقر شده است. الان هم بدون اين كه مراحل قانون تملك انجام شود نمي‌توان كاري كرد م مدت‌ها تلاش و دوندگي كرديم،‌مدت‌ها كميسيون دراستان مي‌رفتيم بعد از اين‌كه با مالك توافق كرديم كه بخشي از اراضي همين باغ استوان را كه وصل مي‌شد به شهرك نيروي دريايي و شهرداري و هلا احمر به عنوان معوض اين 72 هزار متر به مالك بدهيم. و در واقع راه دسترسي به بوستان مرداني به ورودي شهر باز شود اين كار زمان برد، خيلي‌ ما تلاش كرديم – شهردار وقت كه جا دارد من از ايشان به نيكي يادكنم خيلي تلاش كرد و ما فقط 8 ميليون هزينه‌ي طراحي داديم تا مشاور آمد و در جلسه از مسأله دفاع كرد تا توانستيم آن را حل كنيم و گرنه بوستان مرداني باغي بود كه پشت ديوار بزرگي از ساختمان چند طبقه‌ي مسكوني و تجاري گم و مخفي مي‌شد. من فكر مي‌كنم بزرگ‌ترين خدمتي كه ما كرديم اين بود كه اين مسأله را حل كريم و الآن طرحي كه تهيه شده از ورودي فرهنگ شهر تا خود بيمارستان مجموعاً 12 هكتار به بوستان مرداني اختصاص داده شده است و طراحي آن هم الآن كامل و آماده است و الآن اگر تشريف ببريد مي‌بينيد كه دارند كار مي‌كنند. طراحي ألمان مقبره‌ي مرداني هم انجام داده‌ايم و به نظر بسياري از بزرگان شهر رسانده‌ايم و تأييد كرده‌اند و بعضي از آقايان هم طرح‌هاي هنرمندانه‌اي داشته‌اند و آماده‌ي اجرا است. ولي اين همه هزينه مي‌برد ما مكاتباتي كرديم با استانداري قبل، ايشان قول مساعد دادند حسابي در استانداري تشكيل شد و صورت جلساتي امضاء گرديد كه مبلغي را كمك كنند به اجراي اين پروژه ولي هنوز ..... همين امروز يكشنبه 11 دي ماه است مهندس دهقان معاون شهرداري كازرون در سازمان مديريت و برنامه‌ريزي استان پيگيري اين موضوع بوده‌اند. در عين حال من به مردم قول مي‌دهم كه اگر زمان اجازه بدهد چون فصل بارندگي است تا سالگرد مرحوم مرداني حداقل ورودي مقبره‌ي مرداني را ساماندهي كنيم به گونه‌اي كه قابل قبول براي مردم باشد. همكاري نماينده شهرستان در اين زمينه چگونه بوده است؟ نه،‌ببينيد، هنوز اين بوستان و مجموعه و فرهنگ‌سرا به صورت طرح ملي يا استاني معين نشده كه بتوان براي آن در رديف بودجه‌اي در نظر گرفت.تلاش‌هايي شده منتها هنوز به نتيجه‌ي اجرايي و عملي نرسيده است. ناصر ديوان كازروني يكي از مفاخر شهرستان مي باشد ، اما گمنام و فراموش شده براي رفع اين گمنامي چه تدبيري انديشيده ايد؟ ما در تاريخ شهرمان يك بزرگ مردي داريم به نام ناصر ديوان كازروني، انگليسي‌ها لقب ميرزا كوچك خان جنوب به او داده‌اند من هم در زندگيش تا آن مقداري كه مطالعه كرده‌ام، ايشان از افراد مقيد بوده به مسائل اسلامي من يك مورد خوانده‌بودم كه نقل مي‌كنم:« يكي از مراجع به ايشان يك جعبه‌ي فشنگ تحويل مي‌دهند كه در مبارزه با انگليس صرف كنند جنگ تمام مي‌شود و بخشي از اين جعبه‌ي فشنگ مصرف نمي‌شود. ايشان ‌آن‌قدر اهل احتياط بوده كه اين را به مرجع برمي‌گرداند، ببينيد اين مرد در شهر ما مظلوم ماند، مقبره‌اش گمنام مانده است حالا اگر از خيلي‌ها بپرسيد كه مقبره‌اش كجاست نمي‌دانند اصلاً سنگ قبر ندارد ما تصميم گرفتيم مقبره‌ي ايشان را بازسازي كنيم، مقبره‌اي كه در كنار مدرسه‌ي شهيد محسن پور در خيابان اميركبير قرار گرفته كه ما كار طراحي آن را انجام داده‌ايم و آن‌جا را به صورت يك مجموعه‌ي ايران گردي و جهان‌گردي بازسازي كنيم كه هم قابل استفاده‌ي مردم باشد و هم براي شهرمان مايه‌ي افتخار. جناب آقاي عسكري، شما به عنوان شهردار امروز شهر كازرون، درباره‌ي پروژه‌ي ميدان شهدا نظرتان چيست؟ چه توجيهي براي جمع اين همه از هم گسيختگي، خرابي، بي‌دقتي، عدم كارشناسي، عدم زيبا شناختي و زيبا سازي در يك مجموعه‌‌ي ميداني داريد؟ من هم شنيده ام چيزي حدود 110 ميليون تومان در آن سال هزينه شده است اسناد و مداركي نديده‌ام فقط شنيده‌ام. بي دقتي‌هايي در زمان اجرا بوده كه نتيجه‌اش اين شكست‌ها و نشست‌هايي است كه شما در ميدان مي‌بينيد. اگر واقعاً با دقت نظر بيندازيد خواهيد ديد كه نشست‌ها خيلي بد است به طوري كه من حداقل سه چهار كارشناس به آن‌جا فرستاده‌ام يا خودم همراهشان رفته‌ام با ديد كارشناسي گفته‌ام نظر بدهيد چه كار بايد بكنيم؟! و به نتيجه‌اي منطقي نرسيده‌ايم! بعضي‌ها مي‌گويند آب نماها را به كلي برداريم و به جاي آن چمن بكاريم و گل و درخت بعضي‌ها مي‌گويند دوباره كار كنيد يعني كل مجموعه را خراب كرده دوباره بتن كاري و زيرسازي و آن وقت هم مشخص نيست چه از آب درآيد! با توجه به اين‌كه آن‌چه كه يك بيننده وقتي از كناره اين مجموعه مي‌گذرد آن‌چه مي‌بيند سنگ‌هاي ميدان است، نه سبزه و چمن را مي‌بيند و نه آب نما را !!! ما برنامه‌هايي براي زيباسازي اين مجموعه داريم. امروز هم خدمت دوستان در شورا عرض كردم كه همه‌ي دوستان تشريف بياورند آن‌جا تا يك تصميم جمعي بگيريم. چون هر كاري كه ما بخواهيم آن‌جا انجام دهيم ممكن است مورد پسند عده‌اي قرار نگيرد. مثلاً يكي از كاركنان شهرداري كه در اين زمينه‌ها كار كرده و تجربه‌اي دارد، پيشنهاد مي‌داد كه ما بخشي از اين فضاي ميدان را برداريم تا فضاي سبزش بيشتر به ديد آيد. يك سري پيشنهاد داده‌اند راجع به نصب چراغ‌ها و نور پردازي ميدان. قطعاً تا قبل عيد يك كارهايي كه ظاهر ميدان را تغيير دهد و به زيباسازي آن كمك كند انجام خواهيم داد ضمن اين‌كه اصل ميدان هم حفظ شود. اين جور نيست كه بخواهيم آن را كاملاً تغيير دهيم چون صحيح نيست كه هر شهردار با سليقه‌ي خودش تغييراتي را ايجاد كند. واقعاً بناي ما در دو سال و نيم گذشته اين بود سليقه‌اي عمل نكنيم. هر جا خواسته‌ايم عمل كنيم سعي كرده‌ايم نظر كارشناسان را بگيريم، دقت كنيم كه نخواهيم سليقه‌ي خودمان را اعمال كنيم. حالا اميدوارم انشاء‌ا.. خداوند كمك كند بتوانيم تا قبل از تعطيلات نوروزي كه مهمان ما مي‌آيند و هم براي خود شهروندانمان لازم است اين ميدان را بهسازي كنيم. جناب شهردار بحث خيابان‌ها، فضاي سبز مطرح شد شما اشاراتي كوتاه به آسفالت خيابان‌ها هم داشتيد ولي خودتان مي‌دانيد كه يكي از بزرگ‌ترين معضلات عمراني شهر بحث آسفالت خيابان‌ها و كوچه‌هاست البته نبايد از خدماتي كه در دوران 2 سال گذشته در آسفالت كوچه‌ها و خيابان‌ها بالاخص كوچه‌هايي كه سال ‌ها بود خاكي مانده بود، غافل شويم. اما در هر خياباني كه حركت مي‌كنيم، با وفور چاله‌ها، جمع شدن آسفالت‌ها، ترك خوردن يا حتي كنده شدن آسفالت خيابان‌ها و كوچه‌ها روبه رو هستيم و يك مورد ديگر اين كه متأسفانه برخي ادارات خدمات شهري ما مثل گاز، برق، تلفن، آب و.. مثل اين‌كه چشم ديدن آسفالت يك دست خيابان‌ها را ندارند و منتظرند يك خيابان آسفالت شود سپس به فكر برق رساني، آب رساني، سيم كشي تلفن زير زميني در اين خيابان‌ها مي‌افتند، آيا واقعاً‌نمي‌توان هماهنگي قبل از آسفالت خيابان‌ها براي خدمات شهري ديگر با ادارات خدمت رسان داشت؟ مديريت شهري توسط چه كسي بايد اجرايي شود؟ نه ببينيد يك بحثي مطرح است تحت عنوان مديريت واحد شهري. در برنامه‌ي سوم توسعه پيش بيني شده بود كه حدود 22 نهاد، اداره و مؤسسه‌ي خدمات رسان شهري زير نظر شهرداري فعاليت كنند. در دنيا اين گونه است كه شهردار مدير است. همين الآن كه سال‌هاست مردم با اداره‌ي آبفا سروكار دارند ولي وقتي آب قطع مي‌شود، برق قطع مي‌شود، تلفن قطع مي‌شود مشكل فاضلاب دارند به شهرداري زنگ مي‌زنند و شهرداري گله مي‌كنند. يعني مردم شهرداري را متولي همه‌ي امور شهري مي‌دانند. شورا را مخصوصاً من وقتي رئيس شورا بودم مي‌بايست پاسخ گوي همه‌ ي مسائل شهر مي‌بودم.