بر فراز تپه جمعه های انتظار
 بر فراز تپه جمعه های انتظار
او طلوع میکند
و پرچمی که یادگار احمد است
پرچم محمدی که گاه بدر
روی دوش مرتضی نشسته بود
و ذوالفقار حیدری
بسته بر کمر
که باز
بشکند به ضربتش تمام کفر
منتظر نشسته او بروی تپه ای
تپه ای که نورگاه عاشقان جمعه هاست
تپه ای که انتظارگاه عدل نام اوست
و از ورای آن
به زیر تپه ها نگاه میکند
نگاه پر امید
و منتظر سواره بر دوش ابر
نشسته است
محمدمهدی اسدزاده
 
 
   
          
   
 
او طلوع میکند
و پرچمی که یادگار احمد است
پرچم محمدی که گاه بدر
روی دوش مرتضی نشسته بود
و ذوالفقار حیدری
بسته بر کمر
که باز
بشکند به ضربتش تمام کفر
منتظر نشسته او بروی تپه ای
تپه ای که نورگاه عاشقان جمعه هاست
تپه ای که انتظارگاه عدل نام اوست
و از ورای آن
به زیر تپه ها نگاه میکند
نگاه پر امید
و منتظر سواره بر دوش ابر
نشسته است
محمدمهدی اسدزاده
       + نوشته شده در سه شنبه بیست و هشتم اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت 18:16 توسط محمدمهدی اسدزاده 
        | 
       
   
	  در این زمانه ای که ساحت مقدس قلم بیش از آن که در اختیار حق و حقیقت باشد در کف امیال و هواهای نفسانی است و در راستای وارونه جلوه دادن حقایق ، آمده ام تا شاید این گونه نباشم و قلم مورد قسم حضرت حی را در راه صحیحش به کار برم .